یک تکه از صدای تو

«مرد بی‎‌‎مورد» اثر محمدسعید میرزایی مجموعه‎‌‎ای است که جریان پیشرو غزل در سال‎‌‎های دههٔ هفتاد را نمایندگی می‎‌‎کند

انگشت‌‎‌‎ها به نرمی، بر شیشه‎‌‎ها زدند
با حالت اشاره کسی را صدا زدند
انگشت‎‌‎های سبز بریده، تمام شب
بر شیشه‎‌‎های پنجرهٔ خواب ما زدند
یک‎‌‎دسته جنگجوی قدیمی، سوار اسب
شیپورها نواخته و طبل را زدند
و دسته منظم سربازهای خیس
از ایستگاه ابر، رسیدند، پا زدند
دزدان آب، مدرک جرم نکرده را
نقشی به روی خاطرهٔ شیشه‎‌‎ها زدند
اما سپیده پنجره را خون گرفته بود
ـ باران نبود، حرف دروغی به ما زدند!

سال‎‌‎های میانی دههٔ هفتاد سال‎‌‎های برآمدن جریانی تازه در غزل امروز است؛ غزلی که تلاش می‎‌‎کند از همهٔ ظرفیت‎‌‎های شعر پیشرو فارسی برای دمیدن خونی تازه در جاودانه‎‌‎ترین قالب شعر فارسی بهره ببرد. گرایش به تصویرگرایی محض، عینیت و صراحت در عاشقانگی، استفاده از زبان و واژه‎‌‎ها و اشیای زندگی روزمره، استفاده از ظرفیت‎‌‎های روایت و به تبع آن استفاده از ویژگی‎‌‎های هنرهای دیگر مثل سینما و تکنیک‎‌‎هایی مثل سکانس‎‌‎بندی، تعلیق، فاصله‎‌‎گذاری و… تغییر زاویهٔ دید، کوشش برای خلق شکلی از چندصدایی، استفادهٔ متفاوت از ردیف و قافیه و… سبب شکل‎‌‎گیری غزلی می‎‌‎شود که با ویژگی‎‌‎های غزل گذشتهٔ فارسی از اساس متفاوت است؛ غزلی که به جهت زمان شکل‎‌‎گیری نزد بسیاری به غزل دههٔ هفتاد شناخته می‎‌‎شود و به جهت اینکه از ساختار کلاسیک بیت‎‌‎محور غزل فاصله می‎‌‎گیرد و کل غزل را فرم شعری واحدی در نظر می‎‌‎گیرد به غزل فرم نیز مشهور شده و به جهت توجه به جریان‎‌‎ها و حرکت‎‌‎های شعر مدرن فارسی غزل مدرن هم نام گرفته است.

غزل دههٔ هفتاد از یک‎‌‎ سو ریشه در تجربه‎‌‎های غزلسرایان بزرگ فارسی مثل منوچهر نیستانی و سیمین بهبهانی و حسین منزوی و محمدعلی بهمنی دارد و از حمایت ایشان برخوردار می‎‌‎شود و از سوی دیگر ادامهٔ تحولاتی است که در غزل از سال‎‌‎های دههٔ شصت آغاز شده. نمونه‎‌‎های اولیهٔ غزل دههٔ هفتاد را در آثار شاعران سال‎‌‎های پایانی دههٔ شصت و سال‎‌‎های آغازین دههٔ هفتاد می‎‌‎توان دید. غزل دههٔ هفتاد نتیجهٔ مجموعهٔ تجربه‎‌‎ها و آزمون‎‌‎و‎‌‎خطاهایی است که از چند سال پیش آغاز شده. بعضی از شاعران دههٔ هفتاد شاید یکی دو غزل ماندگار داشته باشند اما بخشی از پیکرهٔ واحدی به شمار می‎‌‎روند که جریان را شکل می‎‌‎دهند.

«مرد بی‎‌‎مورد» سرودهٔ محمدسعید میرزایی که در سال ۱۳۷۸ منتشر می‎‌‎شود یکی از مجموعه غزل‎‌‎های نمونه‎‌‎ٔ دههٔ هفتاد است. محمدسعید میرزایی در سال ۱۳۷۶ کتاب «درها برای بسته شدن آفریده شد» را منتشر می‎‌‎کند که آغازگر تجربه‎‌‎های تازهٔ او در غزل است و در «مرد بی‎‌‎مورد» تجربه‎‌‎های خود را به کمال می‎‌‎رساند و شکل‎‌‎های گوناگونی از غزل‎‌‎های روایی به‎‌‎دست می‎‌‎دهد. او هم از جهت فضل‎‌‎تقدم، هم از جهت تأثیرگذاری، هم از جهت گستره و گوناگونی و ژرفای تجربه‎‌‎ها اصلی‎‌‎ترین شاعر جریان غزل دههٔ هفتاد به شمار می‎‌‎رود.

مرد بی‎‌‎مورد مجموعه‎‌‎ای است که به‌سرعت میان انبوه شاعران جوان دست‌به‎‌‎دست می‎‌‎شود و در فراگیری شکل تازهٔ‎‌‎ غزل تأثیر بسیار دارد. نمونه‎‌‎های بسیاری از غزل‎‌‎های این کتاب در طول سال‎‌‎های بعد بازتولید می‎‌‎شود، اگرچه شماری از این تجربه‎‌‎ها که بیشتر وجه هنجارشکنانه و تغییرات ظاهری غزل را الگوی خود قرار داده‎‌‎اند، سیمای غزل دههٔ هفتاد را نزد عموم دوستداران غزل فارسی مخدوش می‎‌‎کنند.

کنگره‎‌‎هایی که پس از سال‎‌‎های دوم خرداد و گشایش فضای فرهنگی شمارشان رو به‎‌‎ فزونی است آوردگاه غزلسرایان جوان دههٔ هفتاد است، به‎‌‎ویژه کنگرهٔ شعر جوان بندرعباس و کنگرهٔ شب‎‌‎های شهریور و…

غزل دههٔ هفتاد، مثل بسیاری از جریان‎‌‎های پیشرو شعر فارسی، پیش از ثبت جایگاه خود در شعر امروز کنار می‎‌‎رود و نمی‎‌‎تواند به‎‌‎مدت طولانی جریان اصلی غزل باشد. مخالفت سنت‎‌‎گرایان و میزان حرکت‎‌‎های هنجارشکنانه و تقلیدهایی که بدون درک درست از ماهیت جریان صورت می‎‌‎گیرد، به ‎‌‎اندازه‎‌‎ای است که زمینهٔ لازم برای قرار گرفتن این جریان فراهم نمی‎‌‎شود. محمدسعید میرزایی نیز در بسط و گسترش تجربه‎‌‎های خود استمرار ندارد. هیچ‎‌‎گاه شکل‎‌‎های گوناگون تجربه‎‌‎های او در غزل، به‎‌‎طور جدی، مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.

اما هنوز هم مرد بی‎‌‎مورد یکی از مجموعه‎‌‎هایی است که شماری از درخشان‎‌‎ترین نمونه غزل‎‌‎های دههٔ هفتاد را می‎‌‎توان آنجا یافت و در کارنامهٔ محمدسعید میرزایی که بعدها، به تفاریق ایام، کوشیده است به بسط تجربه‎‌‎های خود بپردازد، مجموعه‎‌‎ای یگانه است.

ـ عنوان نوشته نام یکی از غزل‎‌‎های مجموعهٔ مرد بی‎‌‎مورد است.

منبع: روزنامه همشهری - ۲۰ دی ۱۳۹۹

پاسخ دهید