به دست دادن تصویری از محمدرضا باطنی و ارزش و اهمیت او در حوزهٔ فرهنگنگاری بدون ارائهٔ تصویری از وضعیت فرهنگهای انگلیسی به فارسی در سالهای پیش از آغاز کار او ممکن نیست.
در سالهای آغازین دههٔ شصت دو فرهنگ انگلیسی به فارسی در میان دانشجویان، مترجمان و علاقهمندان زبان رایج بود: فرهنگ حییم و فرهنگ آریانپور. فرهنگ حییم فرهنگ عموم بود و فرهنگ آریانپور، بهویژه نسخه ششجلدی آن، بیشتر مورد استفاده کسانی بود که قدری تخصصیتر با زبان سر و کار داشتند.
داوود موسایی، مدیر انتشارات فرهنگ معاصر که بهتازگی امتیاز فرهنگ حییم را خریده بود، قصد روزآمدساختن آن را در سر داشت و به دنبال کسی میگشت که واژهها و معادلهای تازه را به فرهنگ حییم بیفزاید. موسایی در جستوجوهای خود به علیمحمد حقشناس و بعد، از طریق او به محمدرضا باطنی رسید. روزآمد ساختن فرهنگ حییم به نتیجه نرسید اما این دو زبانشناس دقیق دستبهکار تدوین دو فرهنگ انگلیسی به فارسی شدند که تحولی بزرگ در حوزهٔ فرهنگنگاریاند و سرنوشت فرهنگنگاری انگلیسی به فارسی را عوض کردهاند و اکنون به رایجترین فرهنگها در میان خاص و عام تبدیل شدهاند.
محمدرضا باطنی قرار بود فرهنگ مختصری تدوین کند که به کار دانشآموزان و دانشجویان بیاید و علیمحمد حقشناس و همکاران او دستبهکار تدوین فرهنگی جامعتر شدند. فرهنگ نخست که قدری دیرتر آغاز شده بود، در سال ۱۳۷۰ به نام «فرهنگ انگلیسی فارسی معاصر» منتشر شد. بسیاری از زبانآموزان کمکم این فرهنگ را جایگزین فرهنگ حییم کردند. دقت بسیار در معادلها و روزآمدبودن و توجه به معناهای تازهٔ کلمهها از ویژگیهای فرهنگ تازه بود، اما این فرهنگ، بهرغم مزیتهای بسیار قدری مختصر بود و همه نیازهای زبانآموزان را برآورده نمیکرد.
انتشار «فرهنگ هزاره» را در سال ۱۳۸۰ باید تحولی شگرف در فرهنگنگاری انگلیسی به فارسی دانست. فرهنگی جامع، دقیق و روزآمد که معنای بسیاری از اصطلاحات و فعلها را در خود داشت و بیشتر نیاز زبانآموزان و مترجمان را برطرف میکرد. اما «فرهنگ انگلیسی فارسی معاصر» (محمدرضا باطنی) در طول سالهای بعد دوبار ویرایش شد و هربار مدخلهای تازهای به آن اضافه شدند. دستآخر هردو به فرهنگهای هماندازه تبدیل شدند. فرهنگ محمدرضا باطنی در ویرایش سوم که چند سال پس از فرهنگ هزاره در دههٔ هشتاد منتشر شد، فرهنگ پویا نام گرفت.
اکنون وقتی این دو فرهنگ را در کنار هم مقایسه میکنیم، میبینیم که فرهنگ هزاره فرهنگی جامعتر و کاربردیتر است و همهٔ معانی گوناگون یک کلمه و معنی اصطلاحها و معنی فعلها را با حروف اضافه گوناگون و ترکیبهای مختلف آورده است، اما فرهنگ پویا قدری تخصصیتر است و به جز دو سه معنی اصلی یک کلمه یا فعل، به معناهای مهجورتر توجه کرده است. دو فرهنگ بهنوعی مکمل یکدیگر محسوب میشوند و گاه میبینیم معنایی که فرهنگ هزاره از آن غفلت کرده در فرهنگ پویا آمده است.
عمر علیمحمد حقشناس دراز نبود که بعدها ویرایشهای تازهتری از فرهنگ خود ارائه کند. جایگاه او بهعنوان تدوینگر یکی از جامعترین، کاربردیترین و دقیقترین فرهنگهای انگلیسی فارسی در زبان فارسی محفوظ است. چاپهای متعدد فرهنگ هزاره در اندازههای گوناگون نیز گویای اقبال مخاطبان فارسیزبان از هزاره است. اما محمدرضا باطنی و همکاران در سالهای پس از انتشار فرهنگ پویا به ارائهٔ محصولات و فرهنگهای جانبی پویا مشغول شدند. اتفاقی که در فرهنگنگاری فارسی بیسابقه است. کتابهای کوچکی مثل «فعلهای گروهی پویا» که قدری تخصصیتر است و بسیار بهکار زبانآموزان و مترجمان میآید، فرهنگ «اصطلاحات رایج در زبان فارسی» که کاربردیتر است و بیشتر عموم زبانآموزان را مدنظر داشته است و «فرهنگ همایندها» که اصطلاحات و افعالی را که در زبان انگلیسی به یک معنیاند یافته و بعد معادل فارسیشان را آورده است، ازجمله محصولات جانبی فرهنگ پویاست که هر کدام گرهی را از کار زبانآموزان و مترجمان و پژوهشگران میگشاید، هرچند بعضی از این فرهنگهای جانبی هنوز در میان همگان شناختهشده نیست و ارزش و اهمیت و کارکردشان قدری ناشناخته مانده است.
مجموعه کارهایی که از طریق این دو فرهنگ صورت گرفته، تحول بسیاری را در زبانآموزی و ترجمههای فارسی سبب شده است. بسیاری از دقتها و پیشرفتهای امروز زبانآموزان و مترجمان فارسی مدیون دو فرهنگ هزاره و پویا و محصولات جانبی فرهنگ پویاست.
نمیتوان دربارهٔ دو فرهنگ هزاره و پویا سخن گفت و نامی از داوود موسایی به میان نیاورد؛ مدیر انتشارات فرهنگ معاصر که به اندازه یک نهاد بزرگ فرهنگنگاری به زبانآموزان، مترجمان و پژوهشگران خدمت کرده است. کار تدوین این دو فرهنگ و بعد ویرایشهای گوناگون آنها بیش از دو دهه طول کشید. هر دو فرهنگ در سالهای دهه شصت آغاز شدند، زمانی که وضعیت نشر ایران نابسامان بود و آینده پیشرو معلوم نبود و سرمایهگذاریهای بلندمدت روی طرحهای پژوهشی منطق اقتصادی نداشت. اما مدیر انتشارات فرهنگ معاصر سالها سرمایه خود را صرف این دو فرهنگ بزرگ کرد و صبر کرد تا نتیجه کوششهای چندساله دو زبانشناس بزرگ معاصر به بار بنشیند.