علی گلستانه، سلوک نقاشانهای است که در حاشیهٔ نقاشی امروز، فارغ از خوشامد زمانه و جریانهایی که میآیند و رایج میشوند و کمی بعد میروند، کار خود را میکند و به تجربههای خود مشغول است. حاشیهای که وقتی پس از فرو نشستن گردوغبار جریانهای رایج به چشم میآید بخشی انکارناپذیر از متن نقاشی امروز ایران است.
علی گلستانه آرام کار خود را کرد، نه کسی جز دوستان نزدیک او از بودن یا نبودن او در ایران خبر داشت، نه هیچگاه نمایشگاههای او تحت پوشش ویژهٔ رسانهها قرار گرفت، نه صفهای طولانی برای بازدید از نمایشگاههای او تشکیل شد. بیشتر از شصت سال آرام کار خود را کرد و همانقدر آرام عرصه را ترک کرد.
نمیتوان نقاشی علی گلستانه را به سبک و مکتب خاصی محدود کرد. او در شصت سال سلوک نقاشانهاش به سبکهای گوناگون نقاشی کرد. در مجموعهٔ آثار او هم طراحیهای بسیار به چشم میخورد، هم نقاشی. در نقاشیها نیز از طبیعتگرایی و منظرهنگاری و طبیعت بیجان تا نقاشی پرتره و فیگوراتیو و… را آزمود. حتی بسیاری از نقاشیهای او انتزاعی به شمار میروند و عملاً از هر سبک و مکتب و دورهای میتوان نمونههایی در نقاشی او یافت.
علی گلستانه پاسدار و مرزبان اصالت نقاشی است و در جستوجوی لذت نقاشی است و کوششی است که انگار هیچگاه قرار نیست تمام شود.
نقاش همواره در حال نقاشی است و آنقدر نقاشی میکند و شکلها و سبکهای گوناگون را میآزماید که روزی به کمال نقاشانهٔ خود دست یابد. یعنی مجموعهای از منظرهنگاریهای طبیعتگرایانه و طبیعت بیجانها و فیگورها در دورهای درونمایهٔ نقاشیهای او میشوند و در دورههای بعد به شکلی دیگر بازمیگردند و خطها و رنگها و بازیهای نور و سایه و ترکیببندیهایی که دغدغهٔ اصلی هر نقاشی است و او بارها همهٔ آنها را اجرا میکند که در شماری از اجراها به نقطهٔ کمال نزدیک شود.
حالا که پس از درگذشت گلستانه به کارنامهٔ پربرگوبار او نگاه میکنیم میبینیم که در بسیاری از کارها به کمال رسیده است و نمونههایی بهدست داده که دستکم در نقاشی امروز ایران کسی به آنها دست نیافته است.