ایشی‌گورو را مدیون شماییم آقای دریابندری

جایزهٔ نوبل همچنان معتبرترین جایزهٔ ادبی دنیاست و هیچ‌کدام از جایزه‌های دیگر مثل پولیتزر، بوکر و... هنوز نتوانسته‌اند به پای نوبل برسند.

بسيارند نويسندگان و شاعران نه‌چندان نام‌آشنايی كه با جايزهٔ نوبل مورد توجه مخاطبان جهانی قرار می‌گيرند و آثارشان به زبان‌های گوناگون ترجمه می‌شود.

اما حكايت نوبليست‌های ادبيات در ايران كمی فرق می‌كند. ‌ای بسا نويسندگان و شاعرانی كه پس از دريافت جايزهٔ نوبل نيز آثارشان چندان به فارسی ترجمه نشد يا مورد استقبال قرار نگرفت، مثل مو يان و ترانسترومر. خلاف اين قضيه نيز صادق است، نوبل «دوريس لسينگ» سبب شد كه همهٔ كارهای او با سرعت بيشتری به فارسی ترجمه شود. يا مثلاً‌ زمانی كه سال گذشته «سوتلانا الكسوويچ» نوبل ادبيات را برد به سرعت چند ترجمه از اثر او روانه بازار شد. قطعاً علاوه بر ذائقهٔ عموم مخاطبان نوع ترجمه‌ها نيز بی‌تأثير نبوده است.

ما نويسندگان را از طريق مترجمانشان می‌شناسيم. بسيارند شاهكارهای ادبی جهان كه با ترجمه‌ای معمولی به فارسی درآمده‌اند و چندان با اقبال مواجه نشدند و نيز كم نيستند نويسندگانی معمولي كه ما صرفا‌ً به اين دليل كه مترجمشان نام‌آشنا و معتبر بوده است، به فارسی بسيار خوانده شده است.

ايشی‌گورو از اين جهت نويسندهٔ خوش‌اقبالی است. مهم‌ترين اثر او را يكی از معتبرترين مترجمان معاصر به فارسی برگردانده است؛ نجف دريابندری. نام «كازوئو ايشی‌گورو» با رمان «بازماندهٔ روز» با ترجمهٔ «نجف دريابندری» بر سر زبان‌ها افتاد. در حقيقت بايد دريابندری را معرف اصلی ايشی‌گورو به زبان فارسی دانست. بازماندهٔ روز، رمانی است به روايت اسپنسر سرپيش‌خدمت سرای اشرافی «لرد دارلينگتون» از ماجراهای خانه‌ای كه محل آمد و شد بسياری از اعيان و اشراف انگلستان بوده است و روايت زندگی خودش و سفری كه او به شهرهای مختلف انگلستان می‌كند و در خلال اين سفر حكايت‌های خانه لرد دارلينگتون را برای مخاطب روايت می‌كند و جست‌و‌جوی عشقی قديمی و محافظه‌كارانه كه به يكی از پيش‌خدمت‌های سرا داشته است.

نجف دريابندری برای درآوردن لحن اسپنسر، نثر و لحن منشيان و دبيران دورهٔ قاجار را برای او انتخاب كرده است. نتيجهٔ كار دريابندری متنی فوق‌العاده جذاب و خواندنی از كار درآمده است؛ متنی كه اگر نام‌ها را از آن برداريد انگار نه انگار كه متنی ترجمه است، متنی به كرشمه نثرهای درخشان دوره قاجار، چيزی شبيه شرح زندگانی من يا سياحت‌نامهٔ ابراهيم بيک يا مثل ترجمهٔ سرگذشت حاجی بابای اصفهانی. بسياری بر اين باورند كه در ميان انبوه ترجمه‌های درخشان نجف دريابندری ترجمهٔ بازماندهٔ روز، شاهكار اوست.

مخاطبان به‌دليل نام و اعتبار نجف دريابندری به سراغ ترجمهٔ تازهٔ او رفتند، ديدند كه نه‌تنها با رمانی جذاب و خواندنی مواجهند بلكه ترجمهٔ فارسی اثر نيز يک شاهكار تمام‌عيار است. پس از آن بود كه ايشی‌گورو مورد توجه جامعهٔ ادبی ايران قرار گرفت و مترجمان ديگر به سراغ كارهای او رفتند و كارهايش يكی پس از ديگری به فارسی ترجمه شد. ايشی‌گورو يكی از معدود نوبليست‌هايی است كه تقريبا‌ً همهٔ كارهايش به فارسی ترجمه شده و اين اتفاق بيش از هر چيزی مديون نجف دريابندری است.

دنيای ترجمهٔ فارسی آقای نوبليست

«كازوئو ايشی‌گورو» را نخستين‌بار جعفر مدرس صادقی به فارسی ترجمه كرد، مدرس صادقی مجموعه داستانی ترجمه كرده است به نام «لاتاری چخوف» و چند داستان ديگر؛ داستان‌هايی از نسل نو نويسندگان انگليسی‌زبان مثل شرلی جكسن، آن بيتی، جان آپدايک، ريموند كارور و… مجموعه داستانی كه حقی انكارناپذير در معرفی نسل نو داستان‌نويسان جهان به خوانندگان فارسی دارد. داستان «شام خانوادگی» از ايشی‌گورو نيز ازجمله داستان‌هايی است كه در اين كتاب ترجمه شده است. پس از آن زنده‌ياد «مريم خوزان» اين داستان را در مجموعهٔ «از اين زمان، از آن مكان» آورد. در اين مجموعه نيز شماری از بهترين داستان‌های كوتاه معاصر به فارسی برگردانده شده‌اند. البته مريم خوزان پيش از آن ترجمهٔ اين داستان را در مجلهٔ كيان منتشر كرده بود.

چشم‌بادامي بريتانيايي

روزشمار زندگی كازوئو ايشی‌گورو برندهٔ نوبل ادبيات ۲۰۱۷

كازوئو ايشي‌گورو در سال ۱۹۵۴ در ناكازاكی به دنيا آمد. اما به همراه خانواده‌اش در پنج‌سالگی به انگلستان مهاجرت كرد.
در سال ۱۹۷۸ از دانشگاه كنت ليسانس انگليسی و فلسفه گرفت. در سال ۱۹۸۰ مدرک فوق‌ليسانس خود را در رشتهٔ نويسندگي خلاق از دانشگاه انگليای شرقی دريافت كرد.
نخستين رمان او «منظره پريده رنگ تپه‌ها» در سال ۱۹۸۲ منتشر شد.
در سال ۱۹۸۶ «هنرمندی از جهان شناور» را منتشر كرد. ايشی‌گورو برای اين رمان جايزه «وايت‌بِرِد» را دريافت كرد.
سال ۱۹۸۹ سومين رمان خود «بازمانده روز» را منتشر كرد. ايشی‌گورو برای رمان بازماندهٔ روز جايزه بوكر را دريافت كرد. در سال ۱۹۹۳ جيمز آيوری فيلم «بازمانده روز» را با بازی «آنتونی هاپكينز» و «اما تامسون» ساخت. فيلم در ۸هشت رشته ازجمله بهترين كارگردانی، بهترين بازيگر مرد و بهترين بازيگر زن نامزد دريافت جايزهٔ اسكار شد.
سال ۱۹۹۵ تسلی‌ناپذير را منتشر كرد.
در سال ۱۹۹۸ از دولت فرانسه نشان شواليه دريافت كرد.
در سال ۲۰۰۰ وقتی «يتيم بوديم» را منتشر كرد. اين رمان نيز نامزد جايزهٔ بوكر شد اما نتوانست آن را به‌دست بياورد.
در سال ۲۰۰۵ «هرگز رهايم مكن» را منتشر كرد. اين رمان نيز نامزد دريافت جايزهٔ بوكر شد. در سال ۲۰۱۰ فيلم «هرگز رهايم مكن» به كارگردانی «مارک رومنک» و بازی «كايرا نايتلی» و «كری موليگان» ساخته شد. فيلم مورد توجه مخاطبان خاص سينما قرار گرفت. در سال ۲۰۰۸ مجلهٔ تايم او را در بين ۵۰ نويسنده برتر انگليسی از سال ۱۹۴۵ در رتبهٔ ۳۲ قرار داد.
گورو در سال ۲۰۱۵ رمان «غول مدفون» را منتشر كرد.
در۵ اكتبر ۲۰۱۷ آكادمی نوبل كازوئو ايشی‌گورو را به‌عنوان برندهٔ نوبل اعلام كرد.

منبع: سایت همشهری - ۱۵ مهر ۱۳۹۶

پاسخ دهید