جشنوارهٔ هنرهای تجسمی در میان جشنوارههای فجر امسال بیتردید بداقبالترین بود چون از ماهها پیش سیاستگذاری و برنامهریزی را آغاز کرد و بسیار زودتر از جشنوارههای دیگر فراخوان داد. شمار آثار رسیده نیز از اقبال به جشنوارهٔ دوازدهم تجسمی حکایت میکرد.
اتفاقهایی که از سال گذشته برای تغییر و گستردهتر برگزار شدن جشنوارهٔ تجسمی آغاز شده بود، قرار بود امسال به ثمر برسد و جشنوارهٔ تجسمی تمایز خود را از دوسالانهها و دیگر برنامههای حوزهٔ هنرهای تجسمی آشکارتر کند. جشنواره قرار بود امسال در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شود تا هم گستردهتر از گذشته باشد و هم مشکلات انتقال همیشگی برگزاری جشنواره در مجموعهٔ صبا و موزهٔ هنرهای معاصر که احتمالاً تا بهار ۱۳۹۹ در دست تعمیر است و… نیز مرتفع شود.
اعلام نام داوران و چند روز بعد استعفا
بسیاری از اتفاقهای مقدماتی در سکوت خبری انجام شد؛ داوران تعیین شدند، داوریها آغاز شد و در آستانهٔ انجام بود. فهرست ۵۵ نفره داوران دو-سه روزی بیشتر نبود که اعلام شده بود که ماجرای هواپیمای اوکراینی اتفاق افتاد و فضای جامعه تحتتأثیر بیاعتمادی حاصل از تأخیر در اعلام علت اصلی سقوط قرار گرفت. پس موج استعفای داوران تجسمی آغاز شد و بسیاری از داوران بخشهای دوازدهگانهٔ جشنواره یکی پس از دیگری استعفا کردند.
فرصتی برای بازسازی
موج منفی هواپیمای اوکراینی فروکش کرد و جشنوارههای دیگر مثل فیلم فجر برگزار شد. مدیران ادارهٔ کل هنرهای تجسمی زمان را به رایزنی با داوران و برگرداندن آنها و نیز هنرجویان و گالریهایی که از شرکت در جشنواره انصراف داده بودند، صرف کردند و سرانجام موفق شدند شماری از داوران و دبیران مستعفی را به جشنواره بازگردانند. بقیهٔ کارها را نیز شورای هنری عهدهدار شد که در روزهای استعفای داوران تشکیل شده بود تا داوریهای جشنواره به تعویق نیفتد. اما زمان از دست رفته بود و برگزاری جشنوارهٔ تجسمی به تعویق افتاد. علیالقاعده مکان برگزاری جشنواره نیز باید تغییر میکرد و رؤیای برگزاری در محل نمایشگاههای بینالمللی نیز به آینده موکول شد.
کرونا: تیر خلاص
جشنواره از روز سهشنبه ۲۹ بهمن در مجموعهٔ صبا (فرهنگستان هنر) آغاز شد و قرار بود تا پنج اسفند ادامه داشته باشد. باران روز پنجشنبه را میشد بداقبالی کوچکی در کنار دیگر بداقبالیهای جشنواره دوازدهم دانست اما کسی نمیدانست قرار است کرونا از راه برسد و موج انتشار ویروس کرونا همهٔ اتفاقهای هنری ازجمله جشنواره را تحتتأثیر قرار دهد. نشستهای روزهای پایانی لغو و بازدید از جشنواره خودبهخود متوقف و دوازدهمین جشنوارهٔ هنرهای تجسمی فجر نیمهکاره رها شد. زمان برگزاری اختتامیه نیز به تعویق افتاد و بعید است با شیوع فزایندهٔ ویروس کرونا بهزودی بتوان به اختتامیه فکر کرد. در ارزیابی دوازدهمین جشنوارهٔ تجسمی فجر باید همهٔ بداقبالیها را مدنظر قرار داد و دشوار است که بدون در نظر گرفتن آنها به داوری جشنواره نشست. آنچه میخوانید گزارشی است از پرسه در گالریهای مجموعهٔ فرهنگی هنری صبا در روزهای نخست برگزاری جشنواره.
جایی برای رویکردهای گوناگون
جشنواره در حوزهٔ نقاشی در بخش مسابقه (طوبای زرین) مجموعهٔ متنوعی از رویکردهای امروزین را در هنر به نمایش گذاشت؛ از کارهای صورتگرایانه و بازنمایانه تا کارهای انتزاعی و فراواقعگرا. کارهای آذین ذوالفقاری، پریسا شیرزادی، زهرا توجهی و فرزاد چگینی از جمله کارهای متفاوت بخش نقاشی بود.
کارهای هنرمندان جوان، در غیبت هنرمندان نامدار، بیشتر جلوه کرد. نکتهٔ ناخوشایند اینکه شماری از آثار هنرمندان جوان رد پای آشکار تقلید بود؛ آثاری که حذفشان میتوانست مجموعهای متنوع در کیفیتی تحسینبرانگیز از هنرمندان جوان را ارائه دهد.
از قضا در بخش مجسمه انتخابها آشکارا سختگیرانهتر و دقیقتر بود. شمار آثار بخش مجسمهها و آثار حجمی کمتر از دیگر بخشها بود و مجسمهها اغلب در فضای خالی تالارها به نمایش درآمده بودند اما بیشترشان کارهای متفاوتی بودند، ازجمله اثری که حسین اکرمی از پاهای اسبها و نعلهایی که از سقف آویزان بودند، خلق کرد و کیسهٔ آکنده از چنگال آویزان اثر محمدرضا رحیمی. توجه به چیدمان و شیوههای بیانی متفاوت نیز از دیگر موارد جشنوارهٔ دوازدهم بود که امید میرود در سالهای آینده پررنگتر شود.
عکسهای برنده
عکسها یکی از بهترین بخشهای جشنوارهٔ دوازدهم بودند که یک سر و گردن بالاتر از بخشهای دیگر میایستند. قاببندیهای استاندارد، تلاش برای خلق زیباییشناسی متفاوت، توجه به اقلیمها و گوشههای فراموششدهٔ ایران از جمله وجوه تمایز عکسها بود. سیل روزهای نخست سال ۱۳۹۸ موضوع عکسهای بسیاری در جشنوارهٔ دوازدهم تجسمی بود. مجموعه عکسهای «قطار بدون مقصد» از پژمان مولایی از روستای بامدژ در قطار اهواز اندیمشک، عکسهای محمد عباسی با عنوان «از جنگ تا سیل» که بچههای خوزستان را در حال بازی با ادوات بهجامانده از جنگ در روزهای سیل تصویر کرده بود و مجموعه عکسهای هوایی محمد مهیمنی که تقابل شترها و ماشینها را در جادههای سیلگرفته نشان میداد و عکسهای حامد جعفرنژاد از این جملهاند. به اینها باید عکسهای چشمنواز امین برنجکار با عنوان «بازماندگان کوچ هامون» و عکسهای سمانه شیرازی از روستای دوتوک ماهیرود را افزود. عکسهای چشمگیر دیگر نیز در میان عکسها کم نبودند؛ از جمله عکسهای غلامرضا یزدانی، سیدمدیار شجاعیفر، نسیم همتی، محمد آهنگ، هاتف حسینی، سیدحسین فتاحی و…
حضور بزرگان و غیبت گالریهای بزرگ
بخش عمومی چارسوی هنر با نمایش آثار بزرگان و پیشکسوتان هنر معاصر ایران آغاز میشد از محمد احصایی و محمدعلی ترقیجاه تا جلال شباهنگی و هانیبال الخاص تا بازار هنر جشنوارهٔ دوازدهم از نام بزرگان خالی نباشد. گرچه نباید فراموش کرد که غلبه در میان هنرمندان پیشکسوت نیز با هنرمندان تثبیتشده است و ذهنیتهای سنتی و کلاسیکشده بر رویکردهای متفاوت و ساختارشکنانه غلبه دارد.
جشنواره از سال گذشته تلاش کرد تا با دعوت از گالریها و افزودن بخش چارسوی هنر، جشنواره را به بازار فروش آثار تجسمی تبدیل کند. اما در موج تحریم جشنواره، گالریها نیز از حضور در جشنواره انصراف دادند و رایزنیها کارگر نیفتاد. غیبت گالریهای نامدار سبب شد که گالریهای شهرستانی بیشتری در جشنواره حاضر باشند یا حضورشان بیشتر به چشم بیاید. مشکل گالریهای شهرستانی اینجاست که تلقیشان از هنر قدری قدیمی است و عقبتر از جریانهای روز هنر حرکت میکنند. گالریهای شهرستانی کمتر به هنرهای روز و جریانها و ابزارها و شیوههای بیانی تازه نیز توجه میکنند و خیلی وقتها از خوشنویسی و نهایتاً نقاشیخط و نقاشیهای بازنمایانه پیشتر نمیآیند. نگارخانههای شهرستانی کمتر در جستوجوی هنرمندان تازهاند که نگاهی متفاوت داشته باشند و در چارچوب هنرمندان سابقهدار و گاه نامدار شهرستانی محدود ماندهاند؛ هنرمندانی که در بهترین حالت اغلب در مقام تقلید باقی ماندهاند.
پیشرو مثل رضا مافی
برگ برندهٔ بخش چارسوی هنر، نمایش آثار زندهیاد رضا مافی، یکی از آغازگران رویکرد متفاوت به خوشنویسی در هنر معاصر بود. گالری ترانهباران، شماری از آثار او را در دو غرفه به نمایش گذاشت. گزیدهای از سندها و وسایل شخصی و گفتوگوهای مطبوعاتی نیز در کنار آثار به نمایش درآمده بودند. نقاشیها خطها و سیاهمشقهایی که پس از گذشت سالها هنوز به دلیل رویکرد متفاوت و پیشروی هنرمند درخور توجه هستند و نشانههای تغییر در خط و آغاز نقاشیخط امروز را میتوان به روشنی در همین آثاری که به نمایش درآمده سراغ گرفت. از دیگر اتفاقهای متفاوت جشنواره در چارسوی هنر نمایش عکسهای محسن راستانی در گالری تم بود که همهٔ کارنامهٔ او را دربرمیگرفت، از عکسهای بوسنی تا مجموعه عکسهای خانوادهٔ ایرانی.
جشنوارهٔ هنرهای تجسمی بیش از نشستهای پژوهشی یا تبلیغهای عمومی نیازمند تغییر در شیوهٔ ارائه است. توضیحات کارها کافی نیست و به نظر میرسد نوشتههای راهنما بیشتر باشد. در عین حال، فارغ از اتفاقهای جشنوارهٔ دوازدهم، شیوهٔ ارائهٔ آثار نیز قدری فشرده و بهتر بود آثار هر بخش جداگانه، در گالریهای مستقل به نمایش درمیآمدند. آخر اینکه باید منتظر سال آینده نشست و دید که جشنوارهٔ سیزدهم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد و آیا ادارهٔ کل هنرهای تجسمی خواهد توانست جشنوارهٔ آرمانی خود را که سه سال در جستوجوی آن است، برگزار کند؟
فرجام در آغاز
موسیقی حسی آمیخته از ترس و اضطراب را به بازدیدکنندگان منتقل میکند. وارد مکعب خاکستری که میشوی، فقط نامها را میبینی؛ نامهایی که به فارسی و انگلیسی سراسر چهاردیواری را پر کردهاند. وسط چهاردیواری پیکرهای فلزی روی زمین پهن شده. اگر از زاویهای دیگر پیکره را نگاه کنی، چمدانی میبینی و نمای بعد چمدانی متلاشی شده است. کریم اللهخانی اثر «فرجام» را با استفاده از تکنیک آنامورفیک (واریخت) به یاد مسافران هواپیمای اوکراینی خلق کرده تا آغازگر نمایشگاه آثار جشنواره دوازدهم هنرهای تجسمی باشد.