سال‎‌‎های پس از پایان جنگ است و دورهٔ سازندگی آغاز شده. تغییر گفتمان جامعه به شکل‎‌‎های گوناگون جلوه می‎‌‎کند، ازجمله در آثار شاعران. دههٔ هفتاد از تأثیرگذارترین دوره‎‌‎های شعر فارسی است، اتفاق‎‌‎هایی از این دهه در شعر فارسی آغاز می‎‌‎شود که تا امروز هم ادامه پیدا می‎‌‎کند. دههٔ هفتاد دورهٔ گوناگونی صداها در شعر فارسی است.

نسل شاعران انقلاب اسلامی پس از پایان جنگ به تأمل بیشتر در سروده‎‌‎های گذشته مشغولند و مجموعه‎‌‎هایشان را سامان می‎‌‎دهند و به انتشار می‎‌‎رسانند. بهترین مجموعه‎‌‎شعرهای نسل اول شاعران انقلاب اسلامی در این سال‎‌‎ها خلق می‎‌‎شود، مثل «آینه ‎‌‎های ناگهان» قیصر امین‎‌‎پور و «گنجشک و جبرئیل» سیدحسن حسینی و «شبلی و آتش» علیرضا قزوه و «فصلی از عاشقانه‎‌‎ها»ی سهیل محمودی و «ماه و کتان» یوسفعلی میرشکاک و…

نسل تازه‎‌‎ای می‎‌‎آیند که ادامهٔ جریان شعر انقلاب محسوب می‎‌‎شوند، مثل محمدکاظم کاظمی، هادی سعیدی کیاسری، سیدعلی میرافضلی، عبدالرضا رضایی‎‌‎نیا، سعید بیابانکی، محمدحسین جعفریان، صادق رحمانی، حمیدرضا شکارسری و… بیشترشان شعر را هم در قالب‎‌‎های کلاسیک و هم در شعر آزاد پی می‎‌‎گیرند.

مجله‎‌‎هایی مثل «ادبستان» و «شعر» و صفحهٔ بشنو از نی در روزنامهٔ اطلاعات بیشتر ادبیات انقلاب اسلامی را نمایندگی می‎‌‎کنند، اگرچه رویکردشان در شعر اعتدالی است. مجله‎‌‎های عمومی‎‌‎تری مثل اطلاعات هفتگی و جوانان نیز همینطور.

در سوی دیگر مجله‎‌‎هایی مثل «آدینه»، «دنیای سخن»، «گردون»، «معیار»، «تکاپو» و… منتشر می‎‌‎شوند که آنها نیز خوانندگان بسیار دارند. شعرهای نسل تازه‎‌‎ای از شاعران در این مجله‎‌‎ها منتشر می‎‌‎شود. شاعرانی که می‎‌‎کوشند از تجربه‎‌‎های شاعران گذشته پا فراتر بگذارند و شکل‎‌‎های گوناگونی را در شعر بیازمایند، مثل فرشته ساری، حافظ موسوی، نازنین نظام‌شهیدی، رضا چایچی، مهرداد فلاح، بهزاد زرین‎‌‎پور، هیوا مسیح و…. شاعرانی که کمی بعد شاعران جریان شعر دههٔ هفتاد نام می‎‌‎گیرند.

نمی‎‌‎توان از این شاعران سخن گفت و از مجموعه‎‌‎های تأثیرگذاری مثل «قاب‎‌‎های بی‎‌‎تمثال» فرشته ساری و «بر سه‎‌‎شنبه برف می‎‌‎بارد» نازنین نظام‌شهیدی و «دستی به شیشهٔ مه‎‌‎گرفتهٔ دنیا» حافظ موسوی و… یاد نکرد.

اما مرکز ثقل بسیاری از اتفاق‎‌‎های شعر پیشرو دههٔ هفتاد کارگاه شعر دکتر رضا براهنی است که در خانهٔ او تشکیل می‎‌‎شود و شاعران بسیاری از کارگاه‎‌‎های او به شعر امروز معرفی می‎‌‎شوند که کتاب بالینی‎‌‎شان «خطاب به‎‌‎ پروانه‎‌‎ها»ست و مقالهٔ «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم».

البته کم نیستند شاعرانی که شعرشان را در مجله‎‌‎های هر دو سو منتشر می‎‌‎کنند. آنچه در هر دو گروه به چشم می‎‌‎خورد، میل به بازخوانی شاعران بزرگ فارسی (نیما، اخوان، شاملو، فروغ، سهراب) و ارائهٔ قرائت‎‌‎های تازه از شاعران گذشته است.

شاعران نسل‎‌‎های گذشته مثل احمدرضا احمدی، بیژن جلالی، سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو، منوچهر آتشی، یدالله رؤیایی، شمس لنگرودی و علی باباچاهی و سیدعلی صالحی و هرمز علی‎‌‎پور و حسین منزوی و محمدعلی بهمنی و… نیز حاضرند و مجموعه‎‌‎هایشان منتشر می‎‌‎شود.

نشانه‎‌‎های تغییر در غزل نیز از دههٔ هفتاد آشکار می‎‌‎شود. نسل نو غزل‌سرایان به‎‌‎مرور زیبایی‎‌‎شناسی تازه‎‌‎ای در غزل فارسی شکل می‎‌‎دهند که غزل فرم یا غزل دههٔ هفتاد و… نام می‎‌‎گیرد. شمار صداهای مستقل در شعر دههٔ هفتاد نیز کم نیست؛ از شاعران پیشکسوتی مثل محمدباقر کلاهی اهری، بیژن نجدی، شاپور بنیاد، قاسم آهنین‎‌‎جان، اکبر اکسیر گرفته تا شاعران جوان‎‌‎تری مثل رحمت حقی‎‌‎پور، رسول یونان، سعید آرمات و… که از دههٔ هفتاد آغاز می‎‌‎کنند.

شعر دههٔ هفتاد پس از دوم خرداد و شکوفایی مطبوعات رونق بیشتری پیدا می‎‌‎کند و امکان عرضه و ارائه کارهای شاعران، بیشتر می‎‌‎شود.

سرعت تغییرات و تحولات در شعر دههٔ هفتاد به‎‌‎اندازه‎‌‎ای است که هر روز نام و حلقه و جریان تازه‎‌‎ای ظهور می‎‌‎کند و شاعران شتابان دوره‎‌‎های گذشته و حال و آینده را پشت سر می‎‌‎گذارند و می‎‌‎کوشند در ارائهٔ شعری متفاوت از یکدیگر سبقت بگیرند. بررسی همهٔ نام‎‌‎ها و حلقه‎‌‎ها و جریان‎‌‎های شعر دههٔ هفتاد در نوشته‎‌‎ای کوتاه ممکن نیست و بی‎‌‎تردید بسیاری از قلم افتاده‎‌‎اند.

منبع: روزنامه همشهری- ۱۸ دی ۱۳۹۹

پاسخ دهید