مختصری دربارهٔ محمدرضا باطنی (۱۴۰۰-۱۳۱۳)

محمدرضا باطنی همواره به رسالت خود در مقام زبان‌شناس متعهد بود. از نخستین معلمان زبان‌شناسی دانشگاهی ایران بود، تحولات زبان فارسی گفتاری و نوشتاری را بررسی می‌کرد، مفاهیم زبان‌شناسی و شاخه‌های نوین آن را تبیین می‌کرد و حاصل دانسته‌ها و پژوهش‌های خود را در قالب مقاله‌های کوتاه و بلند به دست می‌داد. رویّهٔ او از سال‌های میانی دههٔ چهل که استاد جوان دانشگاه تهران بود تا سال‌های پس از انقلاب که به بازنشستگی اجباری نائل شد و سال‌های بعد که به ترجمه و تحقیق و فرهنگ‌نگاری پرداخت ثابت بود.

«توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» (۱۳۴۸) که نخستین کتاب او است و هنوز هم یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها در دستور زبان فارسی است و برای خوانندگان فارسی‌زبان به اثری کلاسیک تبدیل شده است، در حقیقت تبیین دستور زبان فارسی بر اساس زبان‌شناسی نوین است چه معتقد بود «اکثر دستورنویسان قدیم صورت و معنی را مخلوط کرده‌اند».

عموم دوستداران زبان فارسی او را با سلسه مقاله‌های معروف به «اجازه بدهید غلط بنویسیم» به یاد می‌آورند که در پاسخ به کتاب ارجمند و دوران‌ساز «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی نوشت و تناقض‌های مفهومی و مصداقی دیگر استادبزرگ زبان فارسی را یادآور شد. پاسخ او به نجفی در حقیقت تقابل دو دیدگاه است که یکی سنت‌گرایانه و پاسدار سنت‌های زبان فارسی است و دیگری به زبان به‌عنوان پدیده‌ای زنده و پویا می‌نگرد. ابایی نداشت از اینکه به بانگ بلند بگوید که «آقای نجفی به معنی فنی و دقیق کلمه زبان‌شناس نیست».

پس از بازنشستگی اجباری، شاید به‌ناگزیر، به سراغ فرهنگ‌نویسی رفت و در سال‌های آغازین دههٔ هفتاد نخستین ویرایش فرهنگ انگلیسی‌ـ‌فارسی خود را منتشر کرد که به مرور زمان فراگیر شد و انبوه زبان‌آموزان را بسیار به کار آمد. منتها کار خود را تمام‌ ندانست و در سال‌های بعد ویرایش‌های تازه‌ای از فرهنگ خود به‌دست داد و سرانجام نام «پویا» را بر آن نهاد که او نمایندهٔ تام و تمام نگاه پویا به زبان فارسی در میان زبان‌شناسان امروز بود.

در همهٔ این سال‌ها، در خلال بسط و گسترش فرهنگ خود و به دنیا آوردن فرزندهای تازهٔ آن، همچنان زبان فارسی را رصد می‌کرد و گاه که واهمه به جان دوستداران فارسی می‌افتاد می‌نوشت که «فارسی، بیدی نیست که از این بادها بلرزد» و می‌گفت «هیچ خطری زبان فارسی را تهدید نمی‌کند» یا وقتی بحث عقیم بودن زبان فارسی مطرح می‌شد جلوی آن علامت سؤال می‌گذاشت و بعد به تفصیل اثبات می‌کرد و شاهد می‌آورد که زبان فارسی عقیم نیست.

با این همه، به نظر می‌رسد فرزندهای فرهنگ پویا مثل «فعل‌های گروهی پویا» و «فرهنگ همایندهای پویا» و «اصطلاحات و عبارات رایج فارسی» هنوز، زیر سایهٔ فرهنگ پویا، کشف‌ناشده باقی مانده‌اند.

جایگاه محمدرضا باطنی در زبان‌شناسی و فرهنگ‌نگاری و ترجمه و خدمات او به زبان فارسی و دیدگاه‌ها و گفته‌ها و نوشته‌های راهگشای او بسیار بیشتر از این‌هاست.

منبع: مجله تجربه

پاسخ دهید