روز ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ روز نخست کنگرهای بود به نام کنگرهٔ شعر طلاب که در مشهد برگزار میشد. کنگرهٔ شعر طلاب در حقیقت برایند جلسههایی بود که در سالهای پس از انقلاب اسلامی در قم و مشهد برگزار میشد. شمار کسانی که از سر دلبستگی به اسلام و انقلاب اسلامی، به جای دانشگاه، تحصیل در حوزهٔ علمیه را انتخاب کرده بودند، در دههٔ شصت فزونی گرفت. در این میان جمعی نیز اهل ادبیات و شعر بودند و حالا آنقدر شده بودند که بتوانند کنگرهای مستقل برای خود داشته باشند.
نخستین کنگره با پیام حضرت آیتالله خامنهای- رئیسجمهور وقت- آغاز شد. عصر روز نخست کنگره خبر حال نامساعد امام خمینی (ره) رسید و ارکان کنگره را متزلزل کرد. صبح فردا خبر رحلت امام (ره) آمد، برگزارکنندگان تصمیم گرفتند به جای تعطیلی کنگره، آن را به سوگوارهای برای امام (ره) تبدیل کنند. نام کنگره به «سوگ آفتاب» تغییر کرد و به نخستین جلسهٔ ادبی در سوگ امامخمینی(ره) تبدیل شد. سرودههایی که بعد در کتاب «نافله باران» گرد آمدهاند نخستین سرودهها در سوگ امام (ره) به شمار میروند و آغازگر سوگسرودههایی که بخشی از ادبیات انقلاب اسلامی است.
کنگرهٔ شعر حوزه در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کرد و کنگرهٔ شعر و قصهٔ طلاب نام گرفت و شاعران حوزوی کار خود را ادامه دادند. شاعران حوزه حلقهای ذیل جریان شعر انقلاب اسلامی محسوب میشوند.
شاعرانی که در دهههای شصت و هفتاد ذیل حلقهٔ شاعران حوزهٔ علمیه قرار میگیرند جمع متنوعی را شامل میشوند. بسیاری از آنها دیگر حوزوی محسوب نمیشوند و تنها سالهایی را مشغول تحصیل در حوزهٔ علمیه بودهاند، مثل علیرضا قزوه، هادی سعیدی کیاسری، عبدالرضا رضایینیا، صادق رحمانی، سیدباقر میرعبداللهی، صابر امامی، محمدرضا ترکی، یدالله گودرزی، مجتبی تونهای و… اما حلقه شاعران حوزههای علمیه سالهای زیادی، دستکم نزدیک به یک دهه، از حلقههای جدی ذیل جریان شعر انقلاب اسلامی بوده است و شمار شاعران صاحبسبک در میانشان کم نیست. مثل صادق رحمانی که بیشتر هایکوهای کوتاه نیمایی میگوید و طبیعتگرایی منحصربهفرد او که ناظر به اقلیم جنوب است، او را از دیگر هایکوسرایان ایران متمایز میکند یا عبدالرضا رضایینیا که صاحب مجموعهای پربرگوبار در شعر و نقد و ترانه و ترجمه است و منظومهٔ «فرشته بفرستید» او یکی از منظومههای متفاوت شعر جنگ محسوب میشود یا احمد شهدادی، شاعر خلوتگزیده که یکی از نوگرایان جریان غزل در سالهای آغازین دههٔ هفتاد است و غزلهای عاشقانهٔ او اغلب درونمایههای فلسفی دارند.
بعضی از شاعران حوزوی جریان ادبیات در حوزههای علمیه را پی گرفتند و امروز ویراستاران و استادان ادبیاتی صاحبنام محسوب میشوند مثل سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا) و احمد شهدادی. شماری از آنها ادبیات کودک و نوجوان را دنبال کردند مثل تقی پورمتقی و محمود پوروهاب و… اندکی از ایشان نیز به کسوت روحانیت درآمدند و هنوز هم مشغول تدریس و تحصیل در حوزهاند مثل سیدابوالقاسم حسینی ژرفا و محسن حسنزاده لیلهکوهی و…
کنگرهٔ شعر حوزه محل گردآمدن شاعران اهل افغانستان نیز بوده است، بسیاری از شاعران افغانستان سالهایی را در حوزههای علمیه تحصیل کردهاند، از ابوطالب مظفری، فضلالله قدسی، قنبرعلی تابش، نادر احمدی و محمدشریف سعیدی تا حمید مبشر، بشیر رحیمی، سیدرضا محمدی، سیدحسن مبارز و…
اما مهمترین شاعر حوزوی از ابتدا تا امروز زکریا اخلاقی است. او شکلی از غزل شهودی را دنبال میکند که در همزیستی با طبیعت و نگاه حکمی به پدیدههای طبیعی و کشف لحظههای ناب در خلوت شاعر پدید میآید. در عین حال او شاعری بومی است که از کویر میآید و از عناصر زندگی کویری نیز در شعر بهره میبرد، البته همهٔ این اشیا در خدمت نگاه حکمی او قرار میگیرد. شعرهای زکریا اخلاقی آکنده از واژههایی مثل شرقی و مشرقی اشراق و… است که شناسنامهٔ شعرهای او شده. شعر زکریا اخلاقی محصول سفرهای مکرر از خلوت شاعر به جهان بیرون و کشف دوبارهٔ جهان و بازگشت دوباره به خلوت درون شاعر است. نحوهٔ انتخاب واژهها، چیدمان کلمهها و نوع ترکیبسازیها در شعر اخلاقی در نهایت دقت انجام میشود. شمار غزلهای منتشر شده از زکریا اخلاقی در سالهای اخیر انگشتشمار است، اما تمایز و تشخص او بهاندازهای است که همین اندک غزلها او را به شاعری صاحبسبک تبدیل کرده است.