مردم برایم سیگار می‌خریدند

داستان‌های محمد صیاد از عکس‌های آخرین نمایشگاهش در عمارت نبشی

بازدیدکنندگان آرام و محتاط در محوطهٔ نمایشگاه قدم می‌زنند و در مقابل عکس‌های کوچک و بزرگ دقایقی مکث می‌کنند. جمیعت روی زمین ولو شده‌اند و یکی دو نفر تیر خورده‌اند. عکس درست از لحظهٔ شلیک گلوله است، قاب دوربین هم کج است و نشان می‌دهد عکاس به دشواری عکس را ثبت کرده. عکس‌های بعد کمی آرام‌تر است؛ صف طولانی تانکرهای نفتکش در روزهای اعتصاب شرکت نفت، جمعیت انبوه مردم در تظاهرات، شادی مردم در روز خروج شاه، هیجان مردم انقلابی در هجوم به انبار مشروبات الکلی و شکستن شیشه‌ها، استقبال از امام در روز ۱۲بهمن، دیدار مردم با امام در مدرسه رفاه…
«عکس از م.صیاد» عنوان نمایشگاه عکس‌های محمد صیاد از روزهای انقلاب است؛ عکاس نام‌آشنای ایرانی در سال‌های گذشته که بسیاری از اتفاق‌های معاصر را از دریچهٔ دوربین خود ثبت کرده است؛ عکاسی که آوازهٔ بین‌المللی دارد و عکاسان و روزنامه‌نگاران دنیا اتفاق‌های ایران را از عکس‌های او می‌شناسند.
عکس‌ها به سال‌ها بعد از انقلاب می‌رسند؛ ازدحام مردم برای دیدار با امام در مدرسهٔ علوی، پلاکارد بزرگ تشکر مردم قم از مهمان‌نوازی کشور فرانسه، حضور داوطلبانهٔ مردم برای پاکسازی خیابان‌ها از پوسترها و آلودگی‌های بصری، رهبران نهضت آزادی در تجمع ورزشگاه امجدیه و…
شمار عکس‌ها بسیار زیاد است؛ قاب‌های کوچک و بزرگی که اتفاقات سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ را نشان می‌دهد. شماری از عکس‌ها تاریخ و توضیح دارند و شماری دیگر بدون توضیح به تماشا گذاشته شده‌اند.
عکاسان بسیاری برای تماشای عکس‌های عکاس پیشکسوت به نمایشگاه آمده‌اند. محسن وفایی شاندیز، محسن راستانی، ساسان مؤیدی، فرهاد سلیمانی و… بسیاری از عکاسان جوان مطبوعات و خبرگزاری‌ها. نمایشگاه «عکس از م.صیاد» از جمعه در عمارت نبشی در خیابان ویلا آغاز شده است.

از حادثه‌ای جا نمی‌ماندم
محمد صیاد از عکاسانی است که در همهٔ صحنه‌ها و اتفاق‌ها حاضر بوده، کمتر اتفاقی از روزهای انقلاب است که دوربین محمد صیاد از آن جا مانده باشد. خود او در توضیح روزهای عکاسی در انقلاب می‌گوید: «همهٔ اتفاق‌ها برای من مهم بوده. اگر چهار اتفاق در یک روز در چهار نقطهٔ شهر اتفاق می‌افتاد در هر چهار نقطه حاضر بودم. ازدحام زیاد بود اما ترافیک به آن معنا نبود. مردم با موتور گازی مرا به محل حادثه می‌بردند. کارم را می‌کردم. ده-پانزده تا عکس می‌گرفتم و سوار موتور می‌شدم. پیش نمی‌آمد که از حادثه‌ای جا بمانم و به‌اصطلاح عکس بخورم.» در عین حال دشواری‌های عکاسی در آن روزها بسیار بوده است. «روزنامه تعطیل بود. خودم نگاتیو می‌خریدم. پول نداشتم نگاتیو بخرم. حتی پول خریدن سیگار هم نداشتم. همان کسانی که در راهپیمایی بودند، مرا می‌رساندند و برایم یک بسته سیگار زر می‌خریدند.»

هنوز هم فکر می‌کنم زود است
شاید پرسش بسیاری این است که چرا در طول این سال‌ها نمایشگاه‌های عکس محمد صیاد برگزار نشده است. «قدری احتیاط، کم‌کاری خودم و شلوغی‌ها سبب شد که نمایشگاه نگذارم. الان هم اگر اصرار دوستانی مثل فرهاد سلیمانی و عباس میرهاشمی و سیف‌الله صمدیان و همت آقای رسول‌اف نبود، نمایشگاه نمی‌گذاشتم. همیشه فکر می‌کردم برای برگزاری نمایشگاه زود است. دوستان گفتند که این عکس‌ها سندهایی است که نسل امروز باید ببیند. من هم قبول کردم. اما هنوز هم فکر می‌کنم زود است.»


صیاد واقعی در این عکس‌هاست
نمایشگاه پیشین محمد صیاد به نام «اقلیم حیرانی» سال گذشته در عمارت نبشی برگزار شد. عکس‌هایی از انتفاضهٔ مردم عراق در سال۱۹۹۱. این نمایشگاه که نخستین نمایشگاه محمد صیاد بود با استقبال زیاد عکاسان و عموم دوستداران عکاسی امروز ایران مواجه شد. بسیاری از عکس‌ها برای نمایشگاه کراپ شده بودند و گوشه‌هایی از عکس‌های صیاد پس از برش و چاپ دوباره در نمایشگاه عرضه شد. محمد صیاد می‌گوید که از نمایشگاه قبل راضی نبوده است. «وقتی عکس برش می‌خورد و قاب به هم می‌ریزد، دیگر عکس‌ من نیست. شیوهٔ ارائهٔ عکس‌ها تجربه‌ٔ متفاوتی بود که اصرار دوستان سبب شد به آن تن بدهم، اما از آن عکس‌ها راضی نبودم. این نمایشگاه بیشتر نمایشگاه خودم است. محمد صیاد واقعی در این عکس‌هاست.»

عکاسی با شهرت جهانی
محمد صیاد در طول سال‌های انقلاب و جنگ عکس‌های خود را در آسوشیتدپرس منتشر کرده است. شهرت بین‌المللی او نیز به‌خاطر عکس‌هایی است که در این خبرگزاری و دیگر خبرگزاری‌های بزرگ جهان منتشر شده‌اند. او دربارهٔ تجربهٔ همکاری با آسوشیتدپرس می‌گوید: «عکس‌هایی که توضیح دارد به آسوشیتد پرس مخابره شده. نگاتیوها هم دست A.P است. معمولاً هر چند روز یک‌بار عکس‌ها را برای آسوشیتدپرس پست می‌کردم. فریم‌های قبل و بعد را باید می‌فرستادم و خودم به جز همین عکس‌ها چیزی از آنها ندارم. اما عکس‌های بدون توضیح عکس‌های دیگری است که در طول سال‌های انقلاب گرفتم و مخابره نکردم. آسوشیتدپرس کتابی منتشر کرده به‌نام ۴۴۴روز (از ماجرای سفارت آمریکا و گروگان‌ها) که عکس‌های من و دیگر عکاسان در این کتاب آمده.»

۳۰۰تومان حقوق می‌گرفتم، ۲۵۰تومان اجاره می‌دادم
محمد صیاد روزنامه‌نگاری را از روزنامهٔ آیندگان آغاز کرده است. «من در سال۱۳۴۹ با روزنامهٔ آیندگان کار خود را آغاز کردم. در سال‌های نخست وضع روزنامه خیلی خوب نبود. سه ماه یک‌بار حقوق می‌گرفتیم. سفته می‌دادند و در بانک برگشت می‌خورد. از سال ۱۳۵۲ وضع آیندگان کم‌کم خوب شد. البته باز هم مثلاً ۳۰۰ تا تک‌تومان حقوق می‌گرفتم، ۲۵۰ تومان اجاره خانه می‌دادم. درآمدمان از جای دیگر بود. هر وزیری، مقامی، مسئولی می‌رفت جایی برای بازدید، ۱۰ تا عکس به آنها می‌فروختیم و پولی درمی‌آوردیم.» او از روزنامه‌نگارانی می‌گوید که در شکل‌گیری هویت حرفه‌ای او تأثیرگذار بوده‌اند. «در حقیقت ، تربیت‌شدهٔ مرحوم غلامحسین صالحیارم. مسعود بهنود، سیروس علی‌نژاد (سردبیر و معاون سردبیر آیندگان)و مسعود مهاجر در عکاسی من مؤثر بودند. زنده‌یاد محمود نیری را هم نباید فراموش کنم. برنامه‌هایی را که خودش می‌بایست می‌رفت، می‌سپرد به من. بسیار به من کمک کرد. آن سال‌ها تعداد عکاسان زیاد نبود اما همدلی‌ها بسیار بود. وقتی می‌رفتم امجدیه برای عکاسی، عکاسان دیگر کمک می‌کردند. زاویهٔ درست را نشانم می‌دادند. الان چنین خبرهایی نیست. عکاسان فقط به‌ خودشان فکر می‌کنند.»
***
به‌ نظر می‌رسد در سلسله نمایشگاه عکس‌های محمد صیاد، به‌زودی نمایشگاه عکس‌های جنگ او نیز در عمارت نبشی برگزار شود؛ نمایشگاهی که بی‌تردید اتفاق تازه‌ای در تاریخ عکاسی جنگ ایران و عراق خواهد بود. نمایشگاه «عکس از م.صیاد» تا ۲۸ مرداد در عمارت نبشی دایر است.

از این جبهه بیرونمان می‌کردند، می‌رفتیم آن جبهه

محمد صیاد در طول سال‌های جنگ نیز همواره به عکاسی مشغول بوده است. عکس‌های جنگ او نیز در آسوشیتدپرس منتشر شده‌اند. «بیست‌ودو سال با ای‌پی همکاری می‌کردم. در طول سال‌های جنگ ۴۲۰ عکس به ای‌پی مخابره کردم. حکایت کسانی مثل من یا محسن وفایی شاندیز با بسیاری از دیگر عکاسان سال‌های انقلاب و جنگ فرق می‌کند. خیلی از آنها عکاس روزنامه و خبرگزاری بودند و امکانات روزنامه در اختیارشان بود. عکاسی برایشان راحت‌تر بود. ما چطور؟ از این جبهه بیرونمان می‌کردند، می‌رفتیم به آن جبهه. شاید خیلی وقت‌ها نگاه مثبتی به ما وجود نداشت. ولی من کار خودم را می‌کردم. فکر می‌کنم زمان داور خوبی دربارهٔ عکس‌ها خواهد بود.»

منبع: روزنامه همشهری - ۶ مرداد ۱۳۹۹

پاسخ دهید