فرشید مثقالی از هنرمندانی است که خیلی زود امضای خودش را پیدا کرد و خیلی زود در هنر معاصر ایران ستاره شد و در عرصههای جهانی نیز خوش درخشید و جایزههای بینالمللی بسیاری را به دست آورد.
او از هنرمندانی است که فعالیت حرفهای هنری را از دههٔ چهل با تصویرسازی برای مطبوعات آغاز کرد و بعد به تصویرگری کتاب روی آورد.
اما آثار او نیز مانند بسیاری از هنرمندان همروزگارش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جلوه کرد و از آنجا به عرصههای جهانی راه یافت. تصویرگریهای او برای کتابهایی مثل «ماهی سیاه کوچولو» و «خروس زری، پیرهن پری» از تصویرهایی است که در ذهن چند نسل ماندگار شده است. تصویرگری کتاب ماهی سیاه کوچولو جایزهٔ نمایشگاه بینالمللی کتاب کودکان بولونیا و دیپلم افتخار دوسالانهٔ تصویرگری براتیسلاوا را برای او به ارمغان آورد. مثقالی علاوه بر این، جوایز دیگری مثل جایزهٔ ویژهٔ جشنواره فیلم ونیز و جایزهٔ ویژهٔ جشنوارهٔ فیلم مسکو را نیز به دست آورد. افتخارات جهانی مثقالی به همین جایزهها محدود نمیشود. او تنها هنرمند ایرانی است که توانسته برای فعالیتهایش در تصویرگری کتاب کودک جایزهٔ هانس کریستین اندرسن را در سال ۱۹۷۴ از آن خود کند. فرشید مثقالی در طول سالها فعالیت هنری تجربههای گوناگونی را انجام داده است؛ از نقاشی و طراحی گرفته تا مجسمهسازی، چیدمان، انیمیشن و… اما همواره نقاشی، محور کارهای فرشید مثقالی بوده است. وقتی به کارهای گرافیکی او نگاه میکنیم هم حضور پررنگ نقاشی را میبینیم، حتی مجسمههایش نیز در واقع شکل تجسدیافتهٔ نقاشیهای اوست.
این روزها نمایشگاه آثار سالهای اخیر فرشید مثقالی در گالری اعتماد برپاست. مثقالی در ادامهٔ تجربههای گوناگونش این بار به سراغ چاپ دیجیتال رفته است، اما با کار دستی روی آثارش تلاش کرده آثاری یگانه عرضه کند. فرقی نمیکند که مثقالی از چه ابزاری برای نقاشیهایش استفاده کند؛ آنچه نقاشیهای او را متمایز میکند سادگی آثار اوست؛ سادگیای که گاه به بدویت نزدیک میشود اما قابل تکرار و تقلید نیست. حسن فرشید مثقالی این است که میتواند با نقاشیهایی ساده تصویرهایی تأثیرگذار بهدست دهد.
نمایشگاه تازهٔ فرشید مثقالی را باید نمایشگاه پرترهها نامید. تقریباً همهٔ نقاشیها پرتره هستند، پرترههایی از آدمها در حالتها و شکلهای متفاوت. گاه صورتها ناپیداست یا محو شده است و گاه نقاش تصویری روشن از صورت بهدست داده است، گاه پرترهها از روبهرو به تماشاگر نگاه میکنند و گاه تماشاگر نیمرخ پرترهها را میبیند. دیگر وجه تمایز مثقالی حضور پرقدرت و متفاوت رنگ است؛ رنگهایی که حسهای متفاوتی را از هر یک از این پرترهها ایجاد میکند و آنها را از یکدیگر متمایز میکند.
شعرها و عکسهای نیما دستمایهٔ آفرینش هنری بسیاری از هنرمندان معاصر بوده است و معروفترین نقاشیهای نیما را در میان نقاشان معاصر هانیبال الخاص و بهمن محصص کشیدهاند. شعر نیما همچنان دستمایهٔ خلاقیت هنرمندان است. چندی پیش ابراهیم حقیقی نمایشگاه «خانهام ابری است» را برپا کرد؛ تلفیقی از خطاطی شعرهای نیما با عکس.
بیشتر طبقهٔ دوم نمایشگاه فرشید مثقالی به تصویرسازیهای او از شعرهای نیما اختصاص دارد؛ تصویرهایی که سیاهی در آن غلبه دارد و بخش عمدهٔ کارها را سیاهی تشکیل میدهد. خطوط سفید در میان سیاهیها تصویرهایی خلق کردهاند که تجربهای یگانه از تصویرسازی براساس شعرهای نیماست؛ بسیاری از شعرهای آشنای نیما مثل «من قایقم نشسته به خشکی»، «هست شب»، «ری را»، «خانهام ابری است»، «میتراود مهتاب»، «در کنار رودخانه» و… متن کامل شعرها در ذیل تصویر آمده است و گاه سطرهایی از شعرها بهخود تصویر نیز راه یافته است.
این تصویرسازیها در دههٔ شصت براساس سفارش «ایبیبونکس» بهصورت دستی منتشر شد. حالا سی سال پس از آن مثقالی دوباره این تصویرسازیها را با چاپ دستی در ۱۰۰ نسخه منتشر کرده است.
تصویرسازیهای فرشید مثقالی از شعرهای نیما یک تجربهٔ کاملاً متفاوت است و باید آن را یک نمایشگاه جداگانه دانست. تجربهای متفاوت که پس از سی سال امکان تماشای آن فراهم شده است.
نمایشگاه آثار فرشید مثقالی تا ۱۵ اسفند در گالری اعتماد (خیابان مفتح، کوچه شیرودی) دایر است.