غروب جمعه ۲۱ دیماه تهران مثل بیشتر جمعههای پاییز و زمستان ساعت خلوتی را میگذراند، هوا آنقدر سرد بود که کمتر کسی رغبت میکرد به خیابان بیاید و همه ترجیح میدادند ساعت آغازین شب دراز زمستان را در خانه سر کنند اما بزرگراه چمران هر چقدر به تقاطع یادگار امام نزدیکتر میشد، شلوغتر میشد. انبوه ماشینها بودند که به تقاطع یادگار نزدیک میشدند و با احتیاط تقاطع را رد میکردند تا به هتل پارسیان آزادی برسند؛ جایی که فارغ از سرمای منطقهٔ اوین قرار بود رقابتی گرم میان خریداران آثار هنری برگزار شود. کسانی که برای دهمینبار در اینجا جمع میشدند تا در حراج آثار هنری تهران شرکت کنند. آدمهایی که به قول حسین پاکدل، مجری حراج، تبدیل به یک خانواده شدهاند و میعادگاهشان هر سال دو بار، در شب و روز دی و تیر در هتل پارسیان آزادی است.
دهمین دورهٔ حراج تهران شلوغتر از دورههای گذشته بود؛ آنقدر شلوغ که هرقدر به صندلیهای سالن زرین هتل پارسیان اضافه میکردند باز هم عدهای بدون صندلی ایستاده بودند و در نهایت هم بیش از ۲۰۰ نفر سرپا حراج را دنبال کردند؛ آنقدر شلوغ که کاتالوگ حراج تمام شد و برخی مجبور شدند فهرست آثار را یا به خاطر بسپارند یا در موبایل و تبلت و کاغذهایی که دم دستشان بود ثبت کنند. دهمین دورهٔ حراج تهران شلوغ بود؛ آنقدر شلوغ که به گمانم حراجگزاران برای دورههای بعد باید فکری برای شلوغی حراج بکنند؛ یا حراج را در دو سالن برگزار کنند یا سالن بزرگتری را درنظر بگیرند.
حراج نهم در روزهایی برگزار شد که ارز دونرخی بود و بازار بیثبات. هنوز قیمت واقعی ارز مشخص نبود، اما در حراج دهم همهچیز مشخصتر بود. با این همه قیمتهای میلیاردی آثار هنری برای شماری از شرکتکنندگان قابل هضم و تحلیل نبود هرچند اگر قیمتها را بخواهیم با مقیاسهای بینالمللی بسنجیم چندان زیاد بهنظر نمیرسد. مجموع آثار به فروش رفته در حراج دهم تهران ۳۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بود.
یاد بعضی نفرات
هرچقدر بیشتر از حراج میگذرد چکشها معقولتر میشوند. رقابتهای اصلی معلوم است و نیز معلوم است که آثار هر کدام از هنرمندان چه قیمتی در بازار هنر دارند. بنابراین، از میزان رقابتهای هیجانی بیش از اندازه بر سر آثار کاسته میشود. با این همه، هنرمندان دیگری نیز بودند که در حراج دهم، آثارشان با قیمتهای خوبی به فروش رفت. اثر زندهیاد پرویز کلانتری ۴۶۰ میلیون تومان، نقاشی محمدعلی ترقیجاه ۲۸۰ میلیون تومان، نقاشی زندهیاد هانیبال الخاص ۲۰۰ میلیون تومان، نقاشی «سه سوار» از زندهیاد صادق تبریزی با رقم ۳۴۰ میلیون تومان به فروش رسیدند تا پیشگامان فقید هنر امروز ایران همچنان جایگاه خود را در حراج داشته باشند.
راز نهان
آثار خوشنویسی و نقاشیخط آغازگران حراج دهم بودند. اثر عذرا عقیقی بخشایشی که با قیمت پایه ۸۰ میلیون تومان ارائه شده بود با رشد قابل توجه ۲۸۰ میلیون تومان به فروش رسید. عقیقی بخشایشی را باید ستارهٔ سالهای آیندهٔ خوشنویسی و نقاشیخط ایران دانست که اخیراً اقبال بازارهای جهانی به آثارش نیز زیاد شده است. اثر نصرالله افجهای که قیمت آن بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان برآورد شده بود ۲۲۰ میلیون تومان چکش خورد. اثر علی شیرازی نیز ۲۶۰ میلیون تومان به فروش رفت. اثری از مجموعه راز نهان صداقت جباری نیز ۲۰۰ میلیون تومان به فروش رسید. دیگر آثار خوشنویسی و نقاشیخط ارائهشده در نمایشگاه رشد چندانی نکردند و با قیمتهایی نزدیک به قیمت تخمینی خودشان به فروش رسیدند. هرچند که میتوان در نگاه گستردهتر حسین زندهرودی، فرهاد مشیری و فرامرز پیلارام را نیز در شمار نقاشیخطها محسوب کرد.
دو فریم از سوم خرداد
امسال پنج عکس در حراج تهران حاضر بودند. دو عکس از زندهیاد عباس کیارستمی و زندهیاد بهمن جلالی که اولی ۲۶۰ میلیون تومان و دومی ۱۲۰ میلیون تومان به فروش رسیدند. سال گذشته عکسی از سعید صادقی از عملیات کربلای ۵ با قیمت پایه ۲۰ میلیون تومان ارائه شده بود که در نهایت ۵۵ میلیون تومان به فروش رسید که رشد درخور توجهی برای یک عکس به شمار میآید. امسال عکسی از او از روز سوم خرداد در حراج با قیمت پایه ۳۰ میلیون تومان ارائه شد که در نهایت ۷۵ میلیون تومان به فروش رسید. عکس دیگری از محمد فرنود عکاس نامآشنای جنگ از ویرانههای خرمشهر با قیمت پایه ۲۰ میلیون تومان ارائه شد که در نهایت ۷۰ میلیون تومان چکش خورد. اتفاقی که نشان میدهد عکسها بهویژه عکسهای مقاطع تاریخ معاصر ایران میتوانند جای ثابتی در حراج تهران داشته باشند و به مرور مخاطبان بیشتری را جلب خود کنند. عکسی از مجموعه نیایشهای جمشید بایرامی نیز با قیمت پایه ۳۰ میلیون تومان در حراج ارائه شد که ۳۸ میلیون تومان به فروش رسید.
مجسمهٔ ژازه تباتبایی نخستین اثر میلیاردی حراج دهم بود؛ اثری که قیمت آن بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان برآورد شده بود اما در نهایت یک میلیارد تومان به فروش رسید. نقاشی دیگری از ژازه نیز در حراج ارائه شده بود که ۷۵۰ میلیون تومان به فروش رسید تا ژازه تباتبایی در حراج تهران اوضاع بهتری از دیگر همنسلانش داشته باشد.
اثر دومی که به باشگاه میلیاردیها راه یافت، پرترهای از کامران یوسفزاده (وای.زی.کامی) بود؛ هنرمند ایرانی که در خارج از ایران بالیده است و پرترهها و گنبدهایش شهرت بینالمللی دارند. سال گذشته برای نخستینبار اثری از یوسفزاده به حراج تهران آمد و رتبهٔ دوم حراج هشتم را از آن خود کرد. اردیبهشت ۹۷ نخستین نمایشگاه وای.زی.کامی در تهران برگزار شد و حالا سلفپرترهٔ او از کودکیهایش که در آن نمایشگاه نیز عرضه شده بود، در حراج دهم تهران به مبلغ یک میلیارد تومان به فروش رسید تا دومین اثر میلیاردی حراج دهم باشد.
منیر فرمانفرماییان (شاهرودی) امسال با دو تا از آینههای آشنایش به حراج تهران آمده بود؛ نخستین آینهکاری فرمانفرماییان به قیمت ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان به فروش رسید تا هنرمند نودوششسالهٔ ایرانی به همگان ثابت کند که وقتی در حراج تهران حاضر باشد، همیشه یکی از سه رتبه نخست حراج خواهد بود.
فرهاد مشیری نیز با دو اثر به حراج تهران آمده بود؛ نخستین اثر مشیری که با الهام از شعر «و پیامی در راه» سهراب سپهری بود، یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به فروش رسید تا در دورهای که یکی از تابلوهای سهراب در حراج حاضر نیست، اثری که براساس شعر او خلق میشود، از میلیاردیهای حراج باشد. اثر دوم مشیری با عنوان «یاابوالفضل» که یکی از آثار مجموعه کوزههای معروف اوست، یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به فروش رسید.
کورش شیشهگران نیز با دو اثر در حراج حاضر بود؛ یکی تابلوی دوتکهٔ آشوب و دیگری تابلویی با نام درخت. آشوب یک میلیارد و ۱۹۰ میلیون تومان به فروش رسید و درخت که آخرین اثر ارائهشده در حراج بود، ۷۲۰ میلیون تومان.
اثر فرامرز پیلارام یکی دیگر از بختهای رسیدن به باشگاه میلیاردیها بود که دقایقی مانده به آغاز حراج دهم از حراج خارج شد و اثر دیگر او ۳۶۰ میلیون تومان به فروش رسید.
آخرین رکوردشکن حراج، مجسمه پرندهها از بهمن محصص بود که قیمتش بین ۲تا ۳ میلیارد تومان برآورد شده بود و در نهایت ۲ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان به فروش رسید تا بهمن محصص پس از آینههای منیر فرمانفرماییان که بهترتیب رتبههای اول و سوم را از آن خود کردند و تابلوی حسین زندهرودی که در جای دوم قرار گرفت، در رده چهارم دهمین حراج تهران بنشیند. شکارگاه آبی خاموش اثر رضا درخشانی نیز از آثاری بود که با قیمت پایه ۶۰۰ میلیون تومان چکش خورد و در نهایت ۹۰۰ میلیون تومان به فروش رسید.
اما رقابت اصلی در شکستن رکورد حراج بین حسین زندهرودی و منیر فرمانفرماییان بود؛ دو هنرمند با شهرت جهانی، هنرمندانی که هر دو از نشانههای هنر مدرن ایران به شما میروند. یکی با استفاده از خطوط ایرانی دریافتی مدرن از آنها ارائه میکند و دیگری با استفاده از آینهکاریهای معماری سنتی ایران.
«پی+روز+ جی» اثر حسین زندهرودی در نهایت ۳ میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان به فروش رسید اما اثر منیر فرمانفرماییان که از طرف خود او در حراج شرکت داشت، در رقابتی نفسگیر و طولانی در نهایت ۴ میلیارد تومان به فروش رسید تا بر صدر آثار دهمین حراج تهران بنشیند.
چشم خدا از مجموعه معراج
حراج دهم مثل همهٔ حراجهای دیماه به هنر معاصر اختصاص داشت و هنرمندان بخت بیشتری برای حضور در حراج داشتند. به گمانم وجه تمایز حراج همین است که آثار تازه از هنرمندان جوان به حراج معرفی شود و دوستداران هنر ایران آنها را بیشتر بشناسند و قدر و قیمتشان بیشتر شود. حسن روحالامین، داریوش قرهزاده، فرزانه وزیریتبار و طاهر پورحیدری ازجمله هنرمندان جوانی بودند که برای نخستینبار در حراج تهران حاضر شدند. اما نکته اینجاست که قیمت پایهٔ آثار هنرمندان جوان کمی پایین است و طبیعتاً رقابت زیادی میخواهد تا به رشد بیشتری برسد. در عین حال کارها در لحظهٔ چکش خوردن اغلب معرفی نمیشوند و مخاطب ذهنیتی دربارهٔ هنرمندانی که آثارشان را برای نخستینبار میبیند، ندارد.
با این همه، هنرمندان جوان دیگری نیز بودند که رکوردهای خوبی را برای خود به جا گذاشتند مثل شهریار احمدی که با اثر انتزاعی چشم خدا از مجموعهٔ معراج با قیمت پایه ۲۰۰ میلیون تومان به حراج آمده بود و اثرش در نهایت ۴۸۰ میلیون تومان چکش خورد و یکی از شگفتیسازان حراج دهم بود؛ اثری که شاهکارهای هنرمندان مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی مثل جکسون پولاک را تداعی میکند. یا محمود بخشی که با اثر حجمی دیوار بهمن با قیمت پایه ۲۵۰ میلیون تومان به حراج آمد و اثرش در نهایت ۴۰۰ میلیون تومان به فروش رفت و سهند سهامیان که اثر حجمی او ۲۹۰ میلیون تومان به فروش رسید.
حسین پاکدل در دهمین دوره، اجرای خوب و مجموعاً بینقصی داشت؛ به جز یکی، دو تپق بر سر نامها و یکی-دو اختلاف کوچک در زدن چکش نهایی که با تذکر انبوه حاضران همراه شد. زمانی که اثر منیر فرمانفرماییان به قیمت ۴ میلیارد تومان نزدیک میشد پاکدل گفت که باید موقع حراج این اثر صدای قلب پخش شود. چند لحظه بعد از اتاق فرمان صدای قلب آمد و لبخند در لحظههای پراسترس چکش خوردن گرانترین اثر حراج بر لبان حاضران نشست و در نهایت اثر منیر فرمانفرماییان با قیمت ۴ میلیارد تومان چکش خورد و همهٔ حاضران بانوی هنرمند ایرانی را تشویق کردند.