حافظ موسوی از شاعرانی است که همواره بر مدار اعتدال می‎‌‎گردد

حافظ موسوی شکلی اعتدالی از جریان موسوم به شعر دههٔ هفتاد را نمایندگی می‎‌‎کند. شعر او بیشتر وقت‎‌‎ها زبانی ساده دارد و عاری از پیچیدگی‎‌‎ها و بازی‎‌‎های زبانی و شکلی است که در شعر دههٔ هفتاد بسیار اتفاق می‎‌‎افتد. او همواره در شعر بر مدار اعتدال مشی کرده است و میزان هم‎‌‎سویی‎‌‎اش با جریان‎‌‎های پیشرو به‎‌‎اندازه‎‌‎ای بوده است که به ماهیت شاعرانهٔ اثر آسیبی وارد نشود. حافظ موسوی از کسانی است که نام او هم در میان شاعران جریان شعر دههٔ هفتاد ذکر می‎‌‎شود و هم در دههٔ هشتاد از آغازگران جریان ساده‎‌‎نویسی است. اما حقیقت این است که او فارغ از جریان‎‌‎ها راه خود را رفت. راز ماندگاری شعر او نیز همین است.

دلم را به باد داده‎‌‎ام
دهانم را در سپیده‎‌‎دمی بی‎‌‎هنگام
جا گذاشته‎‌‎ام
رهایم نمی‎‌‎کنند
این صداها
که از گودال استخوان‎‌‎های جوان شما برمی‎‌‎خیزد
پرنده‎‌‎ها می‎‌‎آیند و می‎‌‎روند
و من با حسرت به آسمان نگاه می‎‌‎کنم
ما با یقینی ساده به دنیا آمدیم
و اسب‎‌‎هامان را
در خیال یقینی راندیم
ولی نگاه نکردیم
هیچ‎‌‎گاه
نگاه
نکردیم
و گرنه توفان را
در شیههٔ مداوم اسبان ترس‎‌‎خورده
می‎‌‎شد گمان بزنیم
ما هیچ‎‌‎گاه به مقصد نمی‎‌‎رسیم
اصلاً مقصدی وجود ندارد
این را همسران شما نیز دریافته‎‌‎اند
که جای عکس‎‌‎های قدیمی را
در گنجه‎‌‎های کهنه
فراموش کرده‎‌‎اند
و من
که نام‎‌‎هایتان را هنوز به یاد می‎‌‎آورم
و می‎‌‎دانم که شما هیچ‎‌‎گاه به خانه برنمی‎‌‎گردید
تا لباس بپوشید
کفش‎‌‎هایتان را واکس بزنید
و مرا از این سیاهی درآورید
دلم را از باد پس بگیرید
دهانم را به من بدهید
تا شعر نام‎‌‎های شما را
تمام کنم.
منبع: روزنامه همشهری - ۲۳ دی ۱۳۹۹

پاسخ دهید