پس از چند هفته تعطیلی و وقفههای گاه و بیگاه، الان دو-سه هفتهای است که نمایشگاههای گالریها رونق گرفته و شروع و پایان آنها معلوم است و وضعیت قرمز وقفهای در برنامهٔ گالریها نینداخته است. گالریها، در مقایسه با ماه گذشته، روزهای شلوغی را پشت سر میگذارند و شمار بازدیدکنندگان، بهویژه در روز افتتاحیه، به اندازهای بوده است که بعضی گالریها مثل شیرین بازدیدکنندگان را با نامنویسی قبلی به گالری راه میدادهاند که شمار حاضران از حد مجاز فراتر نرود و قاعدههای بهداشتی رعایت شود. در هفتهٔ جاری گالریها میزبان نمایشگاههای بسیاری بودهاند که شماری از آنها تا هفتهٔ آینده نیز ادامه خواهد داشت، ازجمله نمایشگاه گروهی «شهربند» در گالری آو، «نسخههای مندرس» در تالار اینجا، «رانه» در گالری امکان و «گرگ و میش ماندن» و «تبار بیآرام» در گالری اُ.
زیبایی مخدوششده
نسخههای مندرس، نگار فرجیانی، تالار اینجا
«نسخههای مندرس» در حقیقت مجموعهٔ سه نمایشگاه است که در کنار هم قرار گرفتهاند و یک نمایشگاه را شکل دادهاند. مجموعهای از عکسها به اضافهٔ بازآفرینی کاشیهای قدیمی و پارچههایی که در قاب قرار گرفتهاند. نگار فرجیانی زیبایی را در جزئیات جستوجو میکند چه آنجا که از گلها عکسهایی در نمای بزرگ میگیرد تا زیباییهایی را که در نگاه نخست به چشم نمیآیند در نمای درشت پیش روی تماشاگر بگذارد. چه آنجا که به سراغ پارچهها میرود و آنها را قاب میگیرد که زیباییهای دور از چشم ماندهٔ تار و پود پارچهها و ترکیب رنگها را یادآور شود، چه وقتی که به سراغ نقاشیهای قدیمی میرود و در بازآفرینی دوبارهٔ آنها در اندازههای کوچک تلاش میکند جزئیاتی از زیبایی رو به زوال آنها را در معرض تماشا قرار دهد. همهٔ آثار نمایشگاه «نسخههای مندرس» بهنوعی مخدوش شدهاند، گلهای بزرگ آفت زدهاند، نخها در جایی پاره شده و بخشی از آنها از هم گسسته است و نقاشیهای قدیمی نیز از کارهایی انتخاب شده است که رنگ و رویی ندارد و مرور زمان بخش عمدهای از زیبایی آنها را زایل کرده است. انگار هنرمند قصد داشته است هشدار دهد که قدر زیبایی وقتی بیشتر شناخته میشود که ببینیم چقدر راحت و سریع میتواند در معرض آسیب قرار بگیرد.
چشماندازهای گوناگون
مجموعه تابستانه، گالری شیرین
مجموعهٔ تابستانه که در گالری شیرین دایر شده است در حقیقت گزیدهٔ آثار هنرمندان چهار گالری شیرین و طراحان آزاد و هما و اعتماد است و مجموعهای از آثار بهترین هنرمندان سالهای اخیر را میتوان آنجا تماشا کرد، چه پیشکسوتانی مثل کورش شیشهگران و فرشید ملکی، چه هنرمندان تثبیتشدهای مثل حمیدرضا اندرز و احمد مرشدلو، چه هنرمندان جوانی چون پگاه رجامند و طاهر پورحیدری که از قضا در نمایشگاههایی مثل نمایشگاه سالانهٔ نسل نو که تجربهٔ مشترک گالری هما و شیرین بوده، شناخته شدهاند.
آنچه بیشتر از همه جالب توجه است تفاوت جهانبینیهای نقاشان است و در پی آن تفاوت شیوهٔ کار و نحوهٔ اجرا. در نتیجه با مجموعهٔ گوناگونی از آثار مواجه میشویم که تقریباً هیچکدامشان شبیه هم نیستند و هر کدام چشماندازی متفاوت و رویکردی متفاوت به نقاشی و هنر دارند و کمتر با آثار تکراری یا حتی نزدیک به هم مواجه میشویم که به نظر میرسد در انتخاب آثار از پیش مورد توجه قرار داشته است.
انتخاب من از نمایشگاه تابستانه اثر طاهر پورحیدری است که در ادامهٔ رویکرد نوواقعگرایانهٔ خود به تهران عمارت متروکهٔ بزرگی را روی بومی بزرگ آفریده که کمال نقاشیهای او تا امروز است و حتی میتواند آغاز دورهای تازه در کارهای او باشد که در اندازههای بزرگتر خلق میشود و جزئیات ارزش و اهمیت بیشتری دارند.
وقتی شب پهن میشود
گرگومیش ماندن، شیرین حیدرینژاد، گالری اُ
تضاد بسیار در آثار سیاهوسفید اغلب هنرمند را به سختی میکشاند، چه بسیاری از جزئیات از دست میروند و سیاهی بر سفیدیها و سایهروشنها غلبه پیدا میکند و آنچه او در نظر داشته و بیتردید با مشقت بسیار اجرا کرده است، کمتر به چشم میآید، بهویژه اگر کارها در ابعاد کوچک اجرا شده باشد. گرگومیش ماندن چنانکه از نام نمایشگاه پیداست مجموعهای از آثاری است که در غروب خلق شدهاند و لحظهٔ شکل گرفتن نقاشیها وقتی است که تاریکی شب دارد غلبه پیدا میکند. پس تماشاگر باید بسیار دقیق شود که جزئیات را در طراحیهای شیرین حیدرینژاد ببیند و به ناگزیر بخشی از آنها را از دست میدهد. با این همه نمیتوان مهارت او را در خلق کارهای سیاه و سفید از منظرههای شهری در ساعت گرگومیش در اندازههای کوچک ستایش نکرد.