از میان نمایشگاههای گروهی که بهصورت سالانه برگزار میشود، نمایشگاه «منتخب نسل نو» از اقبال بیشتری میان هنرمندان جوان برخوردار شده است. منتخب نسل نو جایی است برای معرفی نسل نو هنرمندان حوزهٔ تجسمی به جامعهٔ هنری. کم نیستند هنرمندانی که کارهایشان برای نخستین بار در نسل نو ارائه شده و اکنون از حرفهایهای جامعهٔ هنری هستند و نیز کم نیستند هنرمندانی که در سالهای اخیر آثار خود را در نمایشگاههای مستقل برگزار کردهاند و هنوز هم در نسل نو شرکت میکنند؛ مثل حنانه جالو که این روزها نمایشگاه آثارش با عنوان «مرز» در «گالری پیرسوک» دایر است یا پگاه رجامند که دو هفته پیش نمایشگاه خود را با عنوان «مقیم» در «گالری اُ» برگزار کرد یا هانی نجم که از هنرمندان شناختهشدهٔ جوان است، اما همهٔ آنها در نمایشگاه یازدهم شرکت کردهاند و این نیست مگر بهخاطر اعتبار نمایشگاه منتخب نسل نو.
یازدهمین سالانهٔ نسل نو که به همت گالری هما و میزبانی گالری شیرین برگزار میشود از جمعه آغاز شده است. شمار آثار یازدهمین دوره از دورههای گذشته بیشتر است و طبیعتاً در ازدحام آثار بسیار، مجموعهٔ گوناگونی از سبکها را میبینیم؛ از کارهای طبیعتگرایانه تا آثار انتزاعی.
همچنان در مقام تقلید
اما به گمان من، رویکرد پیشرو در انتخاب آثار در مقایسه با دورههای گذشته کمتر و بیشتر گوناگونی آثار مد نظر بوده است. حتی کم نیستند کارهایی که همچنان در مقام تقلید به سر میبرند و بارقهای از خلاقیت نداشتهاند که برای نسل نو انتخاب شوند؛ بهویژه کارهایی که تلاش کردهاند تا به سبک آثار اکسپرسیونیستی یا کوبیستی باشند، اما عملاً تقلیدهایی ضعیف از این آثار به شمار میروند. شمار دیگری از آثار رویکرد عمومیتری دارند، اما بسیار سادهاند و خلاقیتی در آنها به چشم نمیخورد و بیشتر از آنکه چشمانداز تازهای به دست دهند، عملاً شبیه کپیهای سادهٔ نقاشیهای طبیعتگرایانه یا واقعگرایانه از کار درآمدهاند. فارغ از خلاقیت و تقلید، دست هنرمندان جوان در بعضی آثار قدرت لازم را برای خلق آثار بزرگ نداشته است و به گمانم آثار میبایست که در مرحلهٔ انتخاب برگردانده میشدند تا هنرمند بتواند دوباره آنها را اجرا کند، اما عملاً کارها به همین شکل به نمایش درآمدهاند. درست است که «منتخب نسل نو» در فرایند خلق آثار دخالتی ندارد، اما قاعدتاً کار نمایشگاه میتواند از انتخاب صرف فراتر برود.
رؤیای زمهریر
در مقابل شمار آثار درخور توجه، چنانکه انتظار میرود، کم نیستند؛ مثل دو اثر ترکیبی نوژن حقدوست که شماری از عکسها و کلیشههای دیواری رایج در دههٔ شصت را بازآفرینی کرده است یا دو نقاشی مهدی بابایی از مجموعه «لحظهها» و نقاشیهای سمانه یوسفی یا مجموعه کارهای ترکیبی هانی نجم با عنوان رؤیای زمهریر و دو تابلوی بزرگ زهره جعفرآبادی به نام طبیعت و آثار محمدرضا عربخزائلی و اثر فرزاد مجیدی با عنوان کیسهها و درختها که نگاه متفاوتی دارد و استفادهٔ او از رنگ قرمز استادانه است.
یازدهمین نمایشگاه نسل نو تا چهارم آبان در گالری شیرین دایر است. شاید بهتر میبود که انتخابکنندگان نمایشگاه مجال بیشتری برای تماشاگران میگذاشتند تا در آثار تأمل کنند. ازدحام آثار نمایشگاه یازدهم بسیار است و فرصت برای تنفس میان آثار اندک. هرچند با استقبالی که از «منتخب نسل نو» شده است، چنین امری اجتنابناپذیر است،
اما کم نیستند آثاری که میتوانستند حذف شوند و جا برای آثار دیگر بیشتر باشد.
فراموشی سفید
اما درخشانترین اثر یازدهمین نمایشگاه منتخب نسل نو دو اثر ترکیبی با عنوان سندروم فراموشی اثر مریم حسینخانی است؛ ترکیبی از چیدمان و نقاشی. سندروم فراموشی ماجرای زنی را روایت میکند که به فراموشی دچار شده است. در اثر نخست، قفسهای خالی تصویر شده است و در تکه دوم اثر اشیای پیرزن. اما رنگ سفید بر همهٔ اشیا نشسته است، از ساعت تا ظرفها و لیوانها و جعبههای دارو، حتی همه قفسه خالی را نیز سفیدی در بر گرفته است. در اثر دوم پیرزن پشت به تصویر، در زمینهای سفید دراز کشیده است. تابلو سه تکه است. در میان دو تابلو، قفسهای قرار گرفته است؛ قفسهای که پر از شیشههای پنبه و سوزن است. دو اثر مریم حسینخانی به خوبی فراموشی را تصویر کردهاند.