همهچیز تحت تأثیر آلودگی است، حتی برگزاری نمایشگاهها و افتتاحیه گالریها. جمعهٔ هفتهٔ گذشته بیش از ۵۰ نمایشگاه در گالریهای تهران افتتاح شدند، اما این هفته شمار افتتاحیهها به نصف این میزان رسید. هوای نامناسب تهران در این روزها سبب شد که چند گالری فعالیت خود را تعطیل کنند و تا هفتهٔ آینده افتتاحیهای نداشته باشند. شاید یکی، دو نمایشگاه از آثار نقاشان فراواقعگرا که روزهای مکدر تهران را به تصویر کشیدهاند، قدری همسوتر با وضعیت این روزها باشد. در آستانهٔ یلدا به سراغ گالریهای تهران رفتیم تا ببینیم میزبان چه آثاری هستند.
فراتر از قالب مجسمه
نمایشگاه آثار محمدرضا خلجی، گالری ایرانشهر
محمدرضا خلجی در نمایشگاه اخیر خود از پیکرههای انسانی فاصله گرفته است و تلاش کرده بیشتر کارهای او بهنوعی انتزاعی باشند و کمتر چیزی را تداعی کنند. دیگر وجه تمایز او در نمایشگاه اخیر این است که به شکلها و چارچوبهای هندسی متعارف محدود نبوده و آگاهانه از آنها فراتر رفته و طبیعتاً شکلهای غریبی خلق کرده است. بعضی از آثار او مجسمههایی دو تکه از مس و آلومینیوماند و بعضی دیگر با یکی از این دو ماده شکل گرفتهاند. در مجسمههای مسی خطاطیهای ثلث را روی بخشهایی از اثر، قلمزنی کرده است. انگار وجود حروف، که از آثار پرویز تناولی یکی از ویژگیهایی ازلیـابدی مجسمههای ایرانی شده، و مجسمهسازان فکر میکنند در کارهایی که قدری از صورتگرایی فاصله میگیرند حتماً باید چیزی باشد که وجه ایرانیـاسلامی هنر را تداعی کند.
نکتهٔ دیگری که در مجسمههای او جلب توجه میکند برجستگیها و تیزیهایی است که از اثر، بیرون زدهاند. انگار که مجسمهها در قالبهای خود نمیگنجند و قصد فراتر رفتن از مجسمهها را دارند.
یکی-دو اثر از قاب آویزان شدهاند و در عین حال چارچوب قاب را شکستهاند. یکی از این آثار که تصویرش را در اینجا میبینید در کنار اثر دوتکهٔ دیگری که کاملاً به انتزاع نزدیک شدهاند بهترین آثار نمایشگاه اخیر اوست که باید آنها را آغاز دورهای تازه در مجسمهسازی او دانست.
به سبک امپرسیونیستها
نقاشیهای امین نورانی، گالری اثر
شمار نقاشانی که عکس را مبنای آفرینش نقاشیهایشان قرار میدهند یا در بازنمایی واقعیت به آنجا میرسند که با عکس تفاوت چندانی نداشته باشند، رو به فزونی است. فراواقعگرایی (هایپررئالیسم) را باید جدیترین رگهٔ سالهای اخیر نقاشی ایران دانست که روزبهروز فراگیرتر میشود و هر روز نقاش تازهای از این جریان با رویکردی متفاوت جلوه میکند.
امین نورانی یکی از نقاشانی است که کار خود را با نقاشی پرترههای شخصیتهای مشهور معاصر آغاز کرد، بعد به نماهای داخلی رسید و حالا منظرهها و نماهای بیرونی را در نمایشگاه اخیر خود به تماشا گذاشته است. هر چه پیشتر آمده کارهایش پختهتر و قدرت دست او بیشتر شده است.
آنچه در نمایشگاه اخیر خود، که این روزها در گالری اثر دایر است، ارائه کرده آنقدر قدرتمند و چشمنواز است که او را باید یکی از نقاشان جدی فراواقعگرای ایران در سالهای آینده دانست. او نوعی از نقاشی فراواقعگرایانه را ارائه داده که نقاشیهای قرن نوزدهم اروپا، بهویژه نقاشی امپرسیونیستی را تداعی میکند، چیزی که نقاشی ایرانی در تاریخ خود کمتر آن را تجربه کرده است.
تنها یک گام فراتر از عکس ورزشی
گارد چپت را بالا بگیرد. میلاد موسوی، گالری اُ
نمایشگاه مجموعه عکسهایی سیاه و سفید از تمرینها و مسابقههای بوکس است که با سرعت بالا عکاسی شدهاند و بسیاری از آنها شکل عکسهای متعارف را ندارد و قدری محو بهنظر میرسد. چاپ سیاه و سفید و نحوهٔ ارائهٔ آثار نیز به این محوشدگی کمک کرده است. اما نمایشگاه «گارد چپت را بالا بگیر» تنها یک پله از نمایشگاه عکس ورزشی فراتر میرود و به عکسهای هنرمندانهای که تجربههای متفاوتی را از نظر بصری ارائه میکنند، نزدیک نمیشود.
سرگردان در میان خلاقیت و سادگی
نمایشگاه آثار حبیب فرجآبادی، گالری اعتماد
تماشای آثار حبیب فرجآبادی با خبر انتشار آثار او در کتاب «۱۰۰ مجسمهساز فردا» همزمان شده است. کورت بیرس در کتاب خود، او را جزو ۱۰۰ مجسمهساز برتر آینده قرار داده است. البته نمایشگاه فعلی او بیشتر نمایشگاه مجموعهٔ نقاشیهاست و چند مجسمه در نمایشگاه از او ارائه شدهاند. اعتماد به نفس حبیب فرجآبادی در ارائهٔ آثار انتزاعی که بیشتر مبتنی بر بازی خطها شکل گرفتهاند، ستودنی است و نیز تلاش او برای رسیدن به نقاشیهای ساده که شاید در نگاه اول نقاشیهای کودکانه را تداعی کنند، نحوهٔ استفاده از رنگهای شاد و روشن نیز درخور توجه است. اما آنچه آثار او بهدست میدهد تجربههایی است که شاید برای بعضی از گالریهای خارج از ایران جالب توجه باشد، اما نه در هنر ایران تازگی دارد و نه در هنر جهان. در هنر جهان دستکم ۵۰ سال از نخستین نمونهٔ چنین تجربههایی گذشته است.
مشکل اصلی حبیب فرجآبادی اینجاست که در خلق بافت و فضاسازی ناتوان است. اگر خطها و رنگهای ساده را برداریم، نقاشیهای او چیزی برای ارائه ندارند. در عین حال، شمار قابل توجهی از آثار نمایشگاه، بهویژه آثار کوچک، شبیه هم بهنظر میرسند. گویا نقاش از روی شابلونی همهٔ آنها را خلق کرده است.
اما چند مجسمهای که در طبقهٔ دوم گالری اعتماد به نمایش درآمدهاند، نیز به همین مشکل دچارند. فارغ از رنگهای شاد و مادهٔ ساده و شکلهایی که از خردهریزها بالا رفتهاند تا مجسمه را بسازند، الگوی ساخت مجسمهها ثابت است و به راحتی امکان تقلید از آنها وجود دارد. هنرمند برای آفریدن مجسمهها خلاقیتی به خرج نداده است.
مرز میان سادگی در آفرینش اثر هنری و خلاقیت، مرز باریکی است که بهنظر میرسد حبیب فرجآبادی باید بسیار مراقب باشد تا آن را گم نکند.
تلفیق
پیدایی، محمدرضا راشد، گالری شیرین
همهٔ آثاری که در نمایشگاه پیدایی در گالری شیرین به تماشا گذاشته شده، تلفیق فرش و آینه است. آینههایی که گاه فرشها را پوشاندهاند و فرشهایی که از زیر آینهها بیرون زده و جلوه کردهاند. گاه نقش فرش بهطور کامل و گاه فقط گوشهها و ریشههای آن پیدایند.
متفاوتترین نمایشگاه هفته را باید نمایشگاه آثار محمدرضا راشد در گالری شیرین دانست. درک مدرن هنرمند سبب شده که از تلفیق صرف فراتر برود و شاهد آثاری باشیم که شاید آغازگر تلفیقی تازه در هنر ایرانی باشند، تلفیقی که احتمالاً هنرشناسان خارج از ایران بهزودی آن را کشف میکنند و محمدرضا راشد میتواند با گسترش و عمق بخشیدن به این تجربهها یکی از نمادهای هنری شود که بیشتر به بیرون از ایران نگاه میکنند.