دستکم هفتاد سال از خلق نخستین نمونهٔ سرودههای شعر نو گذشته است اما جای مرجعی که بتواند روایتگر تاریخ شعر نو باشد، خالی است. کتابهای تحلیلی شعر نو به کتابهایی مثل «شعر نو از آغاز تا امروز» محمد حقوقی و «طلا در مس» رضا براهنی و «صور و اسباب در شعر امروز ایران» اسماعیل نوریعلا محدود میشود اما هیچکدام از این کتابها آنقدر جامع نیستند که بتوانند مرجع جامعی برای شعر نو محسوب شوند، جز کتاب نوریعلا که جامعتر از بقیه است و در سالهای غیبت او منتشر نمیشود.
محمد شمس لنگرودی شاعری است که شعر نو را از دههٔ پنجاه با «رفتار تشنگی» آغاز و در دههٔ شصت دفترهای شعر «در مهتابی دنیا»، «خاکستر و بانو»، «جشن ناپیدا»، «قصیده لبخند چاکچاک» را منتشر کرده است. قصیدهٔ لبخند چاکچاک مهمترین مجموعهٔ دورهٔ نخست شاعری او و یکی از تأثیرگذارترین مجموعهها در سالهای پایانی دههٔ شصت است. او همچنین پژوهشهایی در «مکتب بازگشت» و «سبک هندی» انجام داده است که در دورهٔ خود درخور توجهاند.
اما فقدان مرجع و منبع جامعی در تاریخ شعر نو و جستوجوی او در نشریات و کتابهای منتشرشدهٔ او را به کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو» میرساند؛ کتابی که بهگفتهٔ خود او قرار بوده مختصرتر از اینها باشد اما به مرور زمان به مجموعهای قطور در چهار جلد تبدیل میشود. تاریخ تحلیلی شعر نو بر اساس سیر تاریخی انتشار سرودههای نو از ۱۲۸۴ تا ۱۳۵۷ بهترتیب جلد اول (۱۳۳۲-۱۲۸۴)، جلد دوم (۱۳۴۲-۱۳۳۲)، جلد سوم (۱۳۴۹-۱۳۴۱) و جلد چهارم (۱۳۵۷-۱۳۴۹) سامان یافته است.
او در «تاریخ تحلیلی… » سال به سال پیش میآید و تا آنجا که میتواند وضعیت شعرهای نو منتشرشده در مطبوعات و کتابهای مستقل شعر نو را بررسی میکند. پیش از آغاز هر دوره نیز تصویری از شرایط سیاسی و اجتماعی دوره بهدست میدهد.
امروز که بیش از بیست سال از انتشار دورهٔ کامل تاریخ تحلیلی شعر نو گذشته است، وقتی به کتاب نگاه میکنیم میبینیم که کتاب تاریخ جامعی است از کتابها و مطبوعات و جریانها و حلقههای شعر نو و کمتر نامی در کتاب از قلم افتاده. ناگفته نماند کتاب در سالهایی فراهم آمده که میزان دسترسی به منابع مثل امروز نبوده است؛ خبری از اینترنت و منابع و بایگانیهای دیجیتال نبوده و کتابخانههای عمومی و مرجع مثل کتابخانهٔ ملی و کتابخانه مجلس و… بهراحتی اسناد خود را در اختیار پژوهشگران قرار نمیدادند.
هر چه کتاب پیشتر میآید و شمار شاعران، نشریات و کتابها بیشتر میشود نقش شمس لنگرودی بهعنوان روایتگر کمرنگتر و عملاً گاهی به چند جمله از میان شعرها، مقالهها و یادداشتها محدود میشود اما به نظر میرسد او هوشمندانه جای خالی روایت خود را با نوع انتخابها پر کرده است. تاریخ تحلیلی شعر نو چارچوب پژوهشها و تاریخنگاریهای بعدی را در شعر نو تعیین کرده است. تقریباً همهٔ پژوهشهایی که در بیست سال گذشته در حوزهٔ شعر نو انجام شده بینیاز از کتاب نبودهاند. در عین حال همهٔ پژوهشگران شعر نو، اعم از موافق و مخالف، در چارچوبهای تعیینشدهٔ تاریخ تحلیلی… حرکت کردهاند و اثر ارجمند شمس لنگرودی همچنان بیجایگزین است.
ـ عنوان نوشته تعبیری از مقدمه کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو» است.