«سغد» امروزه نام ولایتی در تاجیکستان است به مرکزیت شهر خجند. اما اگر بخواهیم سغد را بیشتر بشناسیم باید به قرنها پیش برویم؛ به ایران باستان و خراسان بزرگ و سمرقند و بخارا و تمدن ماوراءالنهر و جادهٔ ابریشم. مردم سغد که نام منطقهای حاصلخیز در ماوراءالنهر بوده، به زبانی سخن میگفتند که قرنها پیش زبانی فراگیر بود و از شمال شرقی ایران تا شمال غربی چین را در برمیگرفت. پس از گسترش زبان فارسی میانه در دورهٔ ساسانی زبان سغدی کمکم کنار رفت و مهجور شد. گویشوران زبان سغدی امروز بسیار اندکاند اما متنهای بسیاری از این زبان به جا مانده است، از متون بودایی تا متون مانوی و مسیحی. نیز واژگان بسیاری از سغدی به فارسی راه یافتهاند.
پژوهش در ایران باستان و فرهنگها و زبانهای فراموششدهٔ ایران قدیم بیشتر از هر چیز مدیون مستشرقان است و آنچه امروز برای ما به جا مانده است، محصول پژوهشهای ایشان در کتیبهها و نوشتهها و متنهایی است که در جستوجوهای باستانشناسانه در قرن نوزدهم و بیستم کشف شده.
در میان ایرانیان کمتر کسانی بودهاند که فرهنگهای گذشته را مستمرانه پی بگیرند. البته سالهای رونق باستانگرایی در قرن چهاردهم (دورههایی از حکومت پهلوی اول و دوم) سالهای رونق و توجه دوباره به ایرانشناسی است اما پس از انقلاب پژوهشهای ایرانشناسانه اغلب به فراموشی سپرده میشود و دوباره به کرسیهای دانشگاهی در اروپا و آمریکا بازمیگردد.
در این میان یکی از معدود ستارههای پژوهش در حوزهٔ زبانهای باستانی ایران که دههها فعالیت کرد و هیچ اتفاقی وقفهای در کار او ایجاد نکرد، بدرالزمان قریب است.
بدرالزمان قریب در سالهای تحصیل در مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به زبان سغدی علاقهمند میشود و بعد هنگام ادامهٔ تحصیل در برکلی، زیرنظر والتر برونر هنینگ، خاورشناس و ایرانشناس بزرگ و مارک درسدن ایرانشناس هلندی آن را پی میگیرد. «تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی» عنوان پایاننامهٔ قریب است.
زمانی که قریب به ایران میآید و استاد دانشگاه شیراز میشود، تقریباً هیچچیز دربارهٔ زبان سغدی در ایران وجود نداشت. کار او در حوزهٔ زبان و فرهنگ سغدی کارهای تأسیسی است، از واژهشناسی و آوانگاری تا ترجمهٔ متنهای به جا مانده از این زبان. او راه دشوار و طولانی پژوهش در زبان سغدی را آرامآرام طی میکند و شاگردان و پژوهشگران دیگری را همراه خود به راه میآورد. ترجمهٍ کتاب «زبانهای خاموش» اثر یوهان فریدریش با همکاری یدالله ثمره و «وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی» ازجمله کارهای او در سالهای دهه شصت و هفتاد است. اما شاهکار بدر الزمان قریب «فرهنگ سُغَدی» است. محصول یک عمر پژوهش و بیست سال کار مستمر که سرانجام در سال ۱۳۷۴ منتشر میشود. همین فرهنگ است که نام او را بهعنوان یکی از پژوهشگران حوزه ایرانشناسی در دنیا مطرح میکند.
قریب درباره گردآوری فرهنگ سغدی میگوید:
«از روز اولی که به من گفتند سغدی درس بده، شروع کردم فیشهایی که برای ساختمان فعل رسالهام جمعآوری کرده بودم، آنها را آوردم و تکهتکه بر آنها برگههای دیگر واژگان بسیار پیچیده سغدی را افزودم. این کار ۱۰ تا ۱۵ سال ادامه داشت و بعد تا چاپ آن بیست سال طول کشید؛ بهخصوص گفتم چون تا بهحال برای زبان سغدی هیچ فرهنگی نوشته نشده است، پس فقط دانشجویان من نیستند که استفاده میکنند، در تمام دنیا دانشجویانی هستند که استفاده میکنند. نمیتوانند که تکتک متون را بگیرند و از متن واژهنامه تهیه کنند، تازه چه بسیار متون سغدی هستند که به آلمانی ترجمه شده بودند و اصلاً واژهنامه نداشتند. مثلاً متون سغدی مسیحی را هنسن به آلمانی ترجمه کرده بود، اما واژهنامه نداشت».
محمد شکری فومنی، شاگرد بدرالزمان قریب، که تحصیل خود را در ایرانشناسی در آلمان ادامه داده است، دربارهٔ جایگاه قریب در پژوهشهای ایرانشناسی در دنیا میگوید: «روز اول که [در آلمان] به دانشکده رفتیم، پایاننامهٔ استاد قریب را جلوی ما گذاشتند و گفتند که ابتدا باید درستان را با این متن آغاز کنید! برایمان عجیب و در عین حال شوقآفرین و افتخارآمیز بود که اثری که استاد قریب پس از سالها زحمت و محنت خلق کرده، اکنون در ردیف یکی از مهمترین مراجع و منابع در حوزه زبانشناسی دنیا بهشمار میرود. البته که آلمانها، روسها و انگلیسیها خیلی خوب کار میکنند و دانشمندان بسیاری در سطح جهان داریم؛ ولی این منبع بهعنوان منبع درجه یک برای محصلان این رشته است.»
در نتیجهٔ پژوهشهای بدرالزمان قریب است که زبان سغدی بهعنوان زبانی باستانی در میان پژوهشگران ایرانی مطرح میشود. خود او جایی گفته است: «خوشحالم که میبینم مطالعات زبان سُغَدی پی گرفته میشود و دیگر مثل گذشته کسی به جای«سُغدی» نمیگوید «مطالعات سَعدی».
بدرالزمان قریب از دههٔ هفتاد عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه گویششناسی فرهنگستان میشود. کتابهای «زبانهای خاموش» و «فرهنگ سُغَدی» جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی را از آن خود میکنند. در دومین همایش چهرههای ماندگار او بهعنوان چهره ماندگار در حوزه زبان فارسی انتخاب میشود.
بدرالزمان قریب دیروز، هفت مرداد، در نودویک سالگی درگذشت. نام او در تاریخ ایرانشناسی و پژوهش در زبانهای باستانی جاودانه خواهد ماند.