«شب از نیمه گذشت و یارم نیامد…/ دلم در آتش انتظار سوخت و دودش از سینه‌ام بیرون شد؛ ساغرم از اشک سرشار گشت و باده غم مستم کرد؛ اما ساقی نازک‌بدن من نیامد که در کنارم بنشیند.
گفت می‌آیم… سحر شد و نیامد؛ نیامد و نخواهد آمد، زیرا او هیچ پیمانی نبست که نشکست…
او هیچ‌گاه نسوخته تا معنای سوختن را بداند؛ او هیچ‌وقت درد نکشیده تا بداند درد چیست؛ او هرگز در انتظار نمانده تا از تلخی انتظار باخبر باشد».
احمد شاملو در سال۱۳۲۶ «آهنگ‌های فراموش‌شده» را منتشر می‌کند؛ کتابی که بعدها تا پیش از درگذشت او تجدید چاپ نمی‌شود و شاعر آن را در شمار مجموعه‌های خود نمی‌آورد. آهنگ‌های فراموش‌شده اکنون بیشتر ارزش تاریخی دارد، اما نقطه آغاز احمد شاملو است و از ظهور شاعری خبر می‌دهد که در سال‌های بعد سرنوشت شعر فارسی را دگرگون می‌کند.
شاملو هنگام انتشار کتاب، بیست‌ودوساله است. برای انتشار مجموعه شعر بسیار جوان است، خاصه اگر بخواهد مجموعه شعر نو منتشر کند. آهنگ‌های فراموش‌شده، کتابی نسبتاً قطور است (در چاپ‌های اخیر ۱۸۸صفحه است). مجموعه‌ای است از شعرهای نوقدمایی که در آن سال‌ها بسیار رایج است و شعرهایی که به نثر نوشته شده‌اند یا شاید بهتر باشد بگوییم نثرهای شاعرانه و قصه‌های کوتاه و یادداشت‌ها و ترجمه شعرهای چینی و ژاپنی و اندک‌شمار شعرهای نیمایی. کتاب، نشانه‌های اندکی از جهان‌بینی و ویژگی‌های زبانی و دیگر مؤلفه‌های سبک‌شناختی شعر شاملو در سال‌های بعد را دارد. شعرها و نثرها و سطرهای معمولی در کتاب بسیار است، اما رگه‌هایی از خلاقیت و تهور شاملو در کتاب آشکارا به‌چشم می‌خورد، اگرچه او در مقدمه کتاب گفته است: «قطعاتی که در این کتاب جمع‌آوری شده است، نوشته‌هایی است که بهتر بود اصلا نوشته نشده باشد. این مطلب پیش از چاپ کتاب برای من روشن بود». شاملو الگویی ابتدایی از شعر منثور در ذهن دارد که در سال‌های بعد به کمال می‌رساند.
آهنگ‌های فراموش‌شده سه مقدمه دارد؛ یکی از ابراهیم دیلمقانیان که ناشر کتاب است، دیگر از الف. فرزانه، سه‌دیگر از ناصر نظمی. نظمی در مقدمه خود می‌گوید: «آینده او درخشان‌تر از آن است که فکر توان کرد».
شاملو بعدها در شعر قطع‌نامه درباره آهنگ‌های فراموش‌شده گفته است:

او را کشتم
-‌خودم را-
و در آهنگ‌های فراموش‌شده‌اش
کفنش کردم
در زیرزمین خاطره‌ام
دفنش کردم.

«نام» یکی از آخرین شعرهای کتاب است که به ساعی تقدیم شده؛ یکی از بهترین شعرهای کتاب که نشانه‌های احمد شاملو، در مقام شاعر نیمایی سال‌های بعد در آن آشکار است:

در برکشید شاعر، مرگش که در رسید
دیوان خویش و گفت که -«جاوید نام ماست
رفتیم ما؛ ولی اگر اندر غیاب ما
گوید کسی که مرد فلان؛ -سخت نارواست
گفت: این ز فکر ساخته (دیوان خود نمود:)
تا هست سال و‌ ماه و چو خورشید پابجاست
بر سنگ خورد خواهد اگر چند جام ما
تا این بنا بپاست نمرده‌ست نام ما!

احمد شاملو در سال ۱۳۲۷ مجله «سخن نو» را منتشر می‌کند؛ مجله‌ای که آغاز فعالیت مطبوعاتی شاملو است. فعالیت‌های مطبوعاتی شاملو به‌عنوان روزنامه‌نگار ادبی، فصلی جداگانه به موازات شاعری او است که به تفاریق ایام تا سال‌ها ادامه پیدا می‌کند.

منبع: روزنامه همشهری- 25 شهریور 1399

پاسخ دهید