آینه سنگ‌ رودخانه‌ام آب‌ از سرم‌ گذشته روی‌ برگ‌های‌ جدا شده تقویم صدف‌ پیچ‌ پیچم دریای‌‌های و هوی پشتِ‌ سرم و فریاد بادی‌ که‌ مرا برد هنوز توی‌ گوشم‌ هست بوته‌ٔ پاییزم ریخته‌ام‌ روی‌ زمین‌ و نیمه‌ٔ دیگرم دل‌ داده‌ … ادامه