آقای تمام‌عیار

چند سطر در ستایش بشکه مینه‌سوتا

هر شب رأس ساعت هشت می‌آید، آن‌قدر رأس ساعت که دربان منتظر است و در باشگاه را در استقبال او باز می‌کند. پالتو و کلاه را به جامه‌دار می‌دهد. کت‌و‌شلوار و کراوات و جلیقه‌ای برازنده پوشیده. گلی خوش‌رنگ روی سینهٔ … ادامه 

دست چندم

«لباس شخصی» ذیل الگوی «ماجرای نیمروز» ساخته شده اما در بازآفرینی موقعیت‌های دههٔ شصت توانایی نزدیک شدن به الگوی خود را نیز ندارد

لباس‌شخصی ازجمله فیلم‌هایی است که ذیل ماجرای نیمروز قرار می‌گیرد. نه فقط به این دلیل که به وقایع سیاسی دههٔ شصت می‌پردازد و داستان یکی از گروه‌های سیاسی را در آن سال‌ها روایت می‌کند یا تلاش می‌کند ساختاری مستندگونه داشته … ادامه 

کار اصغر فرهادی غافلگیر کردن تماشاگر است به‌گونه‌ای که هر چند دقیقه یک‌ بار معادله‌های ذهنی او بر هم بریزد و هر آنچه پیش‌تر در ذهن رشته است، پنبه کند. کار اصغر فرهادی غافلگیرکردن تماشاگر است به‌گونه‌ای که درست وقتی … ادامه 

تنها یک سفر؛ سفر بی‌بازگشت

سکانسی از «بازگشت»، ساخته آندره زویاگینتسف

داستان فیلم در نوشته لو می‌رود ایستاده‌اند و به دریا نگاه می‌کنند. ایستاده‌اند و قایقی را تماشا می‌کنند که زیر آب می‌رود. دریا آرام است و آسمان آبی. آنها اما بهت و سکوت‌اند. ایستاده‌اند و جنازهٔ پدرشان را می‌بینند که … ادامه 

قاعده بازی

چند سطر پراکنده در ستایش نزدیک‌تر closer

جای برنده و بازنده کجا معلوم می‌شود؟ چرا بعضی برنده‌اند و بعضی بازنده؟ قسمت ازلی است و در دایرهٔ تقدیر، نقش‌ها معلوم شده یا به چگونگی مواجهه با آنچه تقدیر به‌ نظر می‌رسد، برمی‌گردد؟ غریبه‌ای را می‌بینی و نگاهت با … ادامه