طرح، حرکت رو به جلویی در شعر نوی فارسی است و چالشی تازه برای کسانی که هنوز شعر نو را کامل درنیافته‌اند

آنچه تازه است تخیل شگفتی است که حد و مرز نمی‌شناسد. احمدرضا احمدی فراتر از صور خیال و قاعده‌ها و شیوه‌های خلق شعر، زیبایی‌شناسی تازه‌ای در شعر نوی فارسی پیشنهاد می‌کند، وقتی می‌گوید: «فرجام همهٔ راه‌ها به اندوه می‌انجامد» و … ادامه 

در حواشی این راه

سید علی میرافضلی مهم‌ترین نماینده شعر نیمایی در سال‌های اخیر است.

نقطه‌هایم بوی سرگشتگی دارد و درد ردپایی در حواشی این راه: گاه و بیگاه شانه بر شانه عشق گشته‌ام کوچه‌ها را؛ لذتی دارد اما رفتن از کوه بالا بر سر تخته سنگی نشستن دل به تنهایی خویش بستن. بعضی از … ادامه 

قیصر امین‎‌‎پور در هشتم آبان ۱۳۸۶ زندگی را بدرود گفت.

خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری شوق پرواز مجازی، بال‌های استعاری لحظه‌های کاغذی را، روز و شب تکرارکردن خاطرات بایگانی، زندگی‌های اداری آفتاب زرد و غمگین، پله‌های رو به پایین سقف‌های سرد و سنگین، آسمان‌های اجاری با نگاهی سرشکسته، چشم‌هایی پینه … ادامه 

آیینه‌وار

«گاهی دلم برای خودم تنگ می‎‌‎شود» یکی از تأثیرگذارترین مجموعه‎‌‎ها در سیر تحولات غزل امروز است.

قطره قطره اگر چه آب شدیم ابر بودیم و آفتاب شدیم ساخت ما را همو که می‎‌‎پنداشت به یکی جرعه‎‌‎اش خراب شدیم هی مترسک کلاه را بردار ما کلاغان دگر عقاب شدیم ما از آن سودن و نیاسودن سنگ زیرین … ادامه 

من قفل کرده‌ام... بدجور!

«دارم دوباره کلاغ می‌شوم»، سرودهٔ مهرداد فلاح، یکی از مجموعه‌هایی است که جریان پیشرو شعر را نمایندگی می‌کند.

کسی جرأت نمی‌کند این دستگاه عجیبی که آینه برای خودش برداشته است از روی چهره‌ای که نمی‌دانم هی عکس برمی‌دارد این کلیشه‌ها را کجا خرج می‌کنی… ها؟ ایستاده‌ام که همین حرف‌ها را بزنم بزنم زیر گوش کسی که نمی‌شناسم کسی … ادامه 

تابستان کنار دریا چرت می‌زند

«کنسرت در جهنم» آغاز راه رسول یونان است، شاعری که یکی از تأثیرگذارترین شاعران سال‌های بعد خواهد شد.

این شهر شهر قصه‎‌‎های مادربزرگ نیست که زیبا و آرام باشد آسمانش را هرگز آبی ندیده‎‌‎ام من از اینجا خواهم رفت و فرقی هم نمی‎‌‎کند که فانوسی داشته باشم یا نه کسی که می‎‌‎گریزد از گم شدن نمی‎‌‎ترسد «کنسرت در … ادامه 

چیزی درون سینه او کم بود

«شعری برای جنگ» قیصر امین‎‌‎پور یکی از نخستین شعرهایی است که از ظهور نسل نو شاعران پس از انقلاب اسلامی خبر می‎‌‎دهد

می‎‌‎خواستم شعری برای جنگ بگویم دیدم نمی‎‌‎شود دیگر قلم زبان دلم نیست گفتم: باید زمین گذاشت قلم‎‌‎ها را دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست باید سلاح تیزتری برداشت باید برای جنگ از لوله تفنگ بخوانم ـ ‎‌‎با واژه فشنگ شعری … ادامه 

از شدت خواستن

نام شعر نو مذهبی با «خط خون» و «در سایه‎‌‎سار نخل ولایت» و علی موسوی گرمارودی پیوندی ناگسستنی دارد

علی موسوی گرمارودی از نمادهای شعر نو مذهبی در سال‎‌‎های دههٔ پنجاه است که حضور خود را در ادبیات معاصر تا امروز استمرار داده. شعرهای بلند «خط خون» و «در سایه‎‌‎سار نخل ولایت» سال‎‌‎ها الگویی بوده است برای شاعرانی که … ادامه 

کهنه رباطی به هشت طاق مُقرنس

علی معلم‌دامغانی مهم‎‌‌ترین احیاگر سنت‎‌‎های شعری در شعر پس از انقلاب است. اما شعری که او به‎‌‎دست می‎‌‎دهد، دشوار است و عموم خوانندگان نمی‎‌‌توانند مخاطبان او باشند

ماند زین غربت چندی به دغا یاوه ز من بیل و داس و تبر و چارق و پاتاوه ز من یله گاو و شخ و شخم و رمه از من، هیهات من غریب از همه ماندم، همه از من، هیهات … ادامه 

هوشنگ ایرانی، احمد شاملو، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج، اسماعیل شاهرودی ازجمله شاعرانی‌اند که در سال‌های رونق شعرنو، مجموعه‌های خود را منتشر می‌کنند

نتیجهٔ گشایشی که در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ پدید آمده است، فضای باز سیاسی اجتماعی و رونق گرفتن نشریات و به تبع آنها رونق جریان‌های ادبی است. هر چه به دههٔ سی نزدیک‌تر می‌شویم، شمار نشریات ادبی بیشتر می‌شود، … ادامه