مرا آتش صدا کن تا بسوزانم سراپایت مرا باران صلا ده، تا ببارم بر عطشهایت مرا اندوه بشناس و کمک کن تا بیامیزم مثال سرنوشتم با سرشت چشم زیبایت مرا رودی بدان و یاریام کن تا درآویزم به شوق جذبهوارت … ادامه …
بهشت گمشده
«با عشق در حوالی فاجعه» پیشنهاد دوبارهٔ حسین منزوی برای بازگشت به ماهیت عاشقانهٔ غزل است و آغازگر راهی تازه در غزل امروز
لبت صریحترین آیه شکوفاییاست و چشمهایت شعر سیاه گویایی است چه چیز داری با خویشتن که دیدارت چو قلههای مهآلود محو و رؤیایی است اصلیترین مسئلهٔ حسین منزوی غزل است و اصلیترین مسئلهاش در غزل -چنانکه ماهیت قالب ایجاب میکند- … ادامه …