برنمیگشت به پشت سر نگاه کند
چند سطری در سوگ اصغر عبداللهی، برای آرش صادقبیگی
پشت میز مینشست، سیگاری روشن میکرد که نوشتن آغاز شود. از صفحهای میرفت به صفحهٔ بعد، از سیگاری به سیگاری دیگر. مینوشت و سیگار میکشید، سیگاری دیگر روشن میکرد و باز مینوشت. روز به شب میرسید و او همچنان مینوشت. … ادامه …